اپلیکیشن AMarkets

اپلیکیشن AMarkets

بهترین اپلیکیشن معاملاتی

رتبه بندی برنامه

5 تکنیک موثر برای معاملات فارکس

بسیاری از معامله گران دوست دارند تا با عصای جادویی خود و بدون هیچ تلاشی معاملات موفقی را در دنیای فارکس انجام دهند. اگر انجام معاملات در دنیای معاملات مسئله ساده‌ای بود، بدون شک تمام معامله کنندگان جزو میلیاردرها می‌شدند. باید بگویم که در این میان هیچ راه حل جادویی وجود ندارد و افراد تنها با استفاده از راه‌های قابل اعتماد و شناخته شده مانند روش‌های آنالیز بازار در معاملات خود استفاده می‌کنند که در صورت استفاده صحیح از آنها، فرد می‌تواند به سودی مناسب در معاملات خود برسد. نوسان قیمت جفت ارز بستگی به عوامل اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی دارد که تعامل این عوامل باهم تأثیر پیچیده ای در بازار می‌گذارد و پیشبینی بازار را سخت و دشوار می‌کند. به شما پیشنهاد می‌دهم که از روش‌های شناخته شده در معاملات استفاده کنید و بازی را با حدس و گمان پیش نبرید. بیایید باهم نگاهی به معروفترین روش‌ها بیندازیم:

تحلیل فاندامنتال: پیروی از وارن بافت

تحلیل فاندامنتال مربوط به روشی قدیمی و استفاده شده در مدارس است که بافت را در بین همکاران خود تبدیل به مردی ثروتمند و موفق کرد. البته باید گفت که به نوعی بازار و بافت باهم در تعامل بودند؛ بافت بازار را دنبال می‌کرد و بازار بافت را. حرکت و تغییر ارز در بازار بسته به میزان عرضه و تقاضا دارد به همین دلیل هدف اولیه تحلیل فاندامنتال رصد کردن سیاست و اقتصاد  کشورهایی است که ارزشان خواهان زیادی دارد.

کارشناسان به تازه‌واردان دنیای معاملات توصیه می‌کنند که تنها به این روش اکتفا نکنند چراکه حجم بزرگی از اطلاعات بدست آمده قابل تفسیر نیست و از طرفی دیگر، معامله کننده برای تحلیل داده‌ها نیاز به بررسی اطلاعات زیادی خواهد داشت.

از سوی دیگر، می‌توان بدون روبه‌رو شدن با این مشکلات و با استفاده از روش‌های ساده‌تری مانند استفاده از توصیه‌های معاملاتی که هر روز در وبلاگ آمارکتس منتشر می‌شود، به اطلاعاتی که دقیقاً بر اساس تحلیل های فاندامنتال بدست آمده‌اند، دست پیدا کرد.

تحلیل تکنیکال: فیبوناچی ریتریسمنت

بین ریاضیات، خرگوش‌ها و بازار سرمایه چه اشتراکی وجود دارد؟
این روشی است که توسط یک ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو ارائه شده است. به عنوان یک معامله کننده،  باید درباره مشکلات خرگوش‌های او کنجکاو باشیم. اگر یک جفت خرگوش، هر سال یک جفت خرگوش تولید کنند، در سال چند خرگوش خواهیم داشت؟ جواب درست 233 است. او توانست توالی از اعداد را کشف کند که امروزه فیبوناچی نام گرفت. در این توالی اعداد به صورت دنباله‌ای در کنار هم قرار گرفتند به گونه‌ای که هر عدد برابر با حاصل جمع دو عدد قبل خود خواهد بود. به اعدا زیر توجه کنید:
0,1,2,3,5,8,13,21,34,55,89,144,233,..

به هر حال، در این مقاله ما به بررسی مفاهیم ریاضی نمی‌پردازیم اما به شما نشان می‌دهیم که چگونه می‌توان از آن در معاملات استفاده کرد. شاخص‌های فیبوناچی شامل ریتریسمنت، کانال، آرکها، اکستنشن، فن و حساسیت زمانی می‌شوند. استفاده از تمام این فاکتورها به شما اجازه می‌دهد که تغییرات قیمت‌ها را به سرعت و با کمترین میزان اشتباه، پیشبینی کنید. استفاده به شمار می‌رود.4 از توالی فیبوناچی پرکاربردترین ابزار در موقعیت‌هایی مانند متاتریدر

برای استفاده از این ابزار لازم است که ابتدا جهت حرکت قیمت دارایی خود را مشخص کنید (تعیین روند) ، سپس باید میزان ماکزیمم و مینیمم آن را تخمین بزنید و ریتریسمنت را از ابزار فیبوناچی انتخاب کنید و آنها را در جهت حرکت قیمت بکشید، به این ترتیب یک سطح، بین دو نقطه خروج و ورود مشخص خواهد شد.

 معکوس خواهند شد که نشان 61.8 همانطور که در نمودار می‌بینید، قیمت‌ها در محدوده سطح دهنده کمبود مومنتوم کافی برای پیشرفت است، این تحلیل به این معناست که بهتر است در این سطح به فروش فکر کنید. همچنین، سطوح تعیین شده بوسیله ریتریسمنت فیبوناچی، می‌توانند   کاهش میزان سرعت را مشخص می‌کند و سطح38.2 میزان صحت روند را مشخص کنند. سطح نشان دهنده معکوس شدن روند هستند.61.8 به شما توصیه می‌کنیم که از شاخص‌های مختلفی برای تشخیص اتفاقات احتمالی در نمودار استفاده کنید. این کار به شما اجازه می‌دهد تا تغییرات نمودار را در گستره جهانی و رفتار آنرا در مدت زمان معین و هنگام معاملات خود به صورت همزمان بررسی کنید.

تکنیک کندل استیک ژاپنی

کندل استیک ژاپنی یک شاخص همه کاره مناسب برای انواع فعالیت های تجاری در بازارهای مالی است که تاریخچه دارایی را نشان می‌دهند و به تجار در اجرای یک استراتژی مناسب کمک می‌کنند. این روش، اطلاعاتی درباره تغییرات، در روند معاملات به شما می‌دهد و یا سیگنال‌هایی را از دورنمای توسعه آنها به معامله کننده می‌فرستد. الگوی رفتاری کندل استیک می‌تواند به صورت نزولی یا صعودی باشد. وظیفه معامله‌گر این است که برنده را بر اساس الگوهای کندل استیک در نمودار تعیین کرده و تصمیم صحیحی اتخاذ کند. به مثال زیر توجه کنید:

الگوی هنگینگ من یا حلق آویز به عنوان یک تک الگوی کندل استیک است که روندی صعودی را تکمیل می‌کند و به صورت معکوس سیگنال می‌دهد.

بسیاری از معامله کنندگان حرفه‌ای عقیده دارند که فرد استراتژی مورد استفاده خود را در معاملات تنها به کندل استیک محدود نکند. براساس آمار، الگوهای کندل استیک تنها نیمی از جهت‌ها را به درستی تخمین می‌زنند به همین دلیل است که پیشنهاد می‌شود این روش، با تحلیل تکنیکال ادغام شود.

تئوری امواج الیوت 

تئوری امواج الیوت و اسکرین سه گانه الدر برای استفاده در تمام بازارها بسیار مناسب است. این روش براساس آنالیز انتخاب 3 معیار در 3 چارت مختلف زمانی پایه ریزی شده است. معامله‌گر،  عملیات معاملاتی را تا قدیمی‌ترین دوره فیلتر می‌کند و نقاط ورود صحیح را به وسیله آخرین زمان‌های ورودی تعیین می‌کند، در این صورت چنین رویکردی سود بیشتری را با کمترین میزان ریسک امکان پذیر می‌کند. اسکرین سه گانه الدر، ترکیبی از شاخص‌های روند معاملات و نوسانگرها را فراهم می‌کند ،نقاط ورودی مطمئن‌تری را مشخص می‌کند و موارد کاذب را از بین می‌برد. خالق روش اسکرین 3 گانه، الکساندر الدر، بازار را با اقیانوس مقایسه می‌کند:  موج‌های با ارتفاع زیاد و کم را به روند صعودی و نزولی بازار تشبیه کرده است. زمانی که بازار با صعود همراه می‌شود، زمان خرید است و در مقابل،وقتی که بازار به سمت نزول می‌رود، زمان فروش خواهد بود و هنگامی که بازار روندی ثابت را تجربه می‌کند، زمان استراحت است. بنیان گذار این استراتژی به معامله کنندگان هشدار می‌دهد تا از انجام معاملات در وضعیت ثابت بازار خودداری کنند. تمام حالت‌های روند بازار در اسکرین اول بازتاب می‌شوند. اسکرین دوم برای تعیین موج آغازی حرکت در تارگت مورد نظر استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، این روش به شما کمک می‌کند تا نقطه آغاز و پایان حرکت بعدی تارگت شما، مشخص شود. اسکرین سوم، برای تعیین محل دقیق ورود و توقف، به منظور کمترین میزان ضرر به کار برده می‌شود. از روش اسکرین الدر می‌توانید به صورت هفتگی، روزانه و یا برای معاملات 4 ساعته استفاده کنید.

استراتژی ویلیامز

لری ویلیامز، در سال 1942 در مونتانا بدنیا آمد و برای بسیاری از معامله کنندگان به عنوان چهره‌ای شاخص در زمینه معامله شناخته شده است. او، بازار را آنالیز می‌کرد و قیمت‌ها را به صورت میله‌ای تصویرسازی می‌کرد. اگرچه که این روش، با کندل استیک ژاپنی تفاوت چندانی ندارد ولی، بسیاری از معامله کنندگان حرفه‌ای، استفاده از این روش را ترجیح می‌دهند. هر کندل استیک ژاپنی براساس یک شاخصه همراه با 4 مولفه شناخته می‌شود: قیمت باز، قیمت بسته، ماکزیمم و مینیمم ارزش هر سهم.

استفاده از این روش به معنای، خرید و فروش براساس حداقل میانگین قیمت بدست آمده از روند طی شده توسط خطوط یا میله‌های روش ویلیام است. او برای تعیین نقاط باز و بسته ، از نظریه‌ ماکزیمم و مینیمم موضعی با استفاده از از 3 الگوی بدست آمده،  بهره برده است. ماکزیمم موضعی یا مکانی، خطی است که بیشترین ارزش را در مقایسه با خطوط قبلی و تارگت مورد نظر داشته باشد و مینیمم موضعی، خط یا ستونی است که در مقایسه با دو نمودار اطراف خود، پایینتر باشد. استفاده از ماکزیمم و مینیم‌های موضعی با 3 الگوی کندل استیک، باعث پیدا شدن حالت‌های پیک کندل استیک در الگوهای مختلف می‌شود که منجر به پیدا شدن مینیمم و ماکزیمم موضعی در میان مدت می‌شود، در این صورت با ترکیب کردن اطلاعات میان مدت می‌توان به اطلاعات و دیتاهای بلند مدت دست پیدا کرد.

متداول‌ترین الگوهای نموداری عبارت‌اند از: 3 میله‌ای دیاموند، نمودار میزان اوج و فرود، و… این نمودارها نباید تنها الگوریتم‌های مورد استفاده برای انجام معاملات باشند چراکه حتی خالق آنها برای گرفتن نتایج بهتر، این شناساگرها را با انواع معروف دیگر ترکیب می‌کند.

ما در این مقاله، استفاده از 5 روش کلیدی را برای آنالیز نوسانات بازار معرفی کرده‌ایم. افرادی که از قبل با این روش‌ها آشنایی داشتند می‌توانند توانایی خود را محک بزنند و مطالب بیشتری را در باره هر روش جستجو کنند. افرادی هم که در حال یادگیری پیچ و خم بازار معاملات هستند، می‌توانند به پیشنهاد آمارکتس، اکانت استانداردی به ارزش 100 دلار باز کنند، این کار به آنها اجازه دسترسی به تمام ابزارهای معاملاتی را می‌دهد.