فاکتور مدیریت ریسک و سرمایه در دنیای معاملات فارکس بسیار مهم است اما معمولا معامله‌گران تازه وارد به آن توجه نمی‌کنند.
این در حالی است که بسیاری از معامله‌گران حرفهای با رعایت قوانین مرتبط با مدیریت و اصول پیشگیری از ریسک توانسته‌اند موفق شوند.
6 فاکتور زیر می‌‌توانند به معامله‌گران در تصمیم گیری‌‌های معاملاتی و اتخاذ رویکردی حرفهای در مدیریت ریسک کمک کنند.
دستورات استاپ لاس اختیاری چیست؟
بسیاری از معامله‌گران از اهمیت ثبت دستورات استاپ لاس غافلند و به آن توجهی نمی‌کنند.
بازارها دائما در حال تغییر هستند، به همین دلیل نیز باید در زمینه تعیین استاپ لاس رویکرد مناسبی را در پیش بگیرید.
ممکن است لازم باشد از دستورات استاپ لاس گسترده‌تری در بازارهای با نوسان بالا یا استاپ لاس‌های کم‌تر در زمان‌های نوسان کم استفاده کنید.
علاوه بر این، برای تعیین استاپ لاس، باید به رفتارهای متفاوت نمادهای معاملاتی نیز توجه کنید.
استفاده از روش‌های مختلف در بازارها، بازه‌های زمانی یا دوره‌های مختلف نشان دهنده برداشت‌‌های اشتباه از رفتار بازارهای مالی است.
فرآیند تعیین دستورات استاپ لاس
زمانی که یک معامله‌گر نسبت به سطح سود احتمالی خود اطمینانی ندارد از استاپ لاس استفاده می‌کند.
بنابراین، مهم است که قبل از شروع محاسبه حجم پوزیشن خود، سطح استاپ لاس خود را مشخص کند.
اغلب معامله‌گران معمولا از روش‌های نامناسبی در این رویکرد استفاده می‌کنند.
برای تعیین استاپ لاس، ابتدا پس از شناسایی یک سطح ورودی معاملاتی بالقوه، باید سطح معقول استاپ لاس خود را نیز مشخص کنید.
پس از آن، باید حجم پوزیشن را تعیین کنید.
اغلب معامله‌گران ابتدا حجم پوزیشن را مشخص و سپس سطح استاپ لاس را تعیین می‌کنند.
پایبندی به استاپ لاس و عدم شخصی سازی استاپ لاس
اگر بپذیرید استاپ لاس قیمتی است که باید برای ایده‌های اشتباه خود بپردازید، آنگاه می‌توانید از زاویه جدیدی به معامله نگاه کنید.
معامله گران تازه‌وارد مرتبا وارد معاملات همراه با ضرر می‌شوند و یا تنها به فکر انجام معاملات انتقامی هستند.
چنین روند فرسایشی اغلب به دلیل تعیین استاپ لاس در سطوح غیر منطقی ایجاد می‌شود.
علاوه بر این، آنها اغلب ضررهای معاملاتی را شخصی سازی می‌کنند.
همه می دانند که معامله با نرخ سود 100٪ غیرممکن است اما مواجه شدن با ضرر و زیان برای برخی از معامله‌گران امری غیر عادی به حساب می‌آید.
به خاطر داشته باشید، ضرر در یک معامله لزوماً نشانه این نیست که شما یک معامله‌گر بد هستید، بلکه این امر نشان می‌دهد که ایده معاملاتی شما اشتباه بوده است.
تفکر فرآیند محور
علت ورود مجدد به معاملات زیان ده و معاملات انتقامی اغلب به این دلیل است که معامله‌گران ضرر را شخصی سازی می‌کنند.
معامله گران تازه‌وارد اغلب ذهنیتی نتیجه گرا دارند به این معنی که آنها به طور انحصاری توانایی‌های خود را بر اساس نتیجه‌ای که از معاملات بدست می‌آید قضاوت می‌کنند.
از سوی دیگر، افراد با تجربه می‌دانند که کسب سود از هر معامله امری غیر ممکن است و نمی‌توانند کنترلی بر نتایج معاملات داشته باشند.
علاوه بر این، معامله‌گران حرفهای اغلب از طرز فکر فرآیند گرا استفاده می‌کنند.
این افراد به جای انتظاری فراتر از حد تواناییشان، نحوه انجام معاملات و روند تصمیم گیری خود را برای هر معامله بررسی می‌کنند.
معامله‌گر فرآیند گرا بر چگونگی دنبال کردن برنامه معاملاتی خود، پیروی کردن از قوانین معاملاتی و نحوه انجام معاملات تمرکز می‌کند.
توجه داشته باشید که حتی بهترین ست آپ نیز می‌تواند نتایج معاملاتی شما را با ضرر همراه کند اما در این میان نتیجه‌گرا نبودن و داشتن ذهنی فرایند گرا بسیار مهم‌تر است.
نسبت ریسک/سود
نسبت ریسک/سود در واقع نسبت بین ضرر احتمالی و سود بالقوه در یک معامله است که از جمله مهم‌ترین مفاهیم معاملاتی به شمار می‌رود.
با یک نسبت مناسب ریسک به سود می‌توانید از طریق سود بدست آمده از معاملات، ضررهای خود را جبران کنید.
به عنوان مثال، یک معامله با نسبت ریسک/سود 1:1 (پتانسیل سود و سود بدست آمده یکسان است) به نرخ سود 50٪ نیاز دارد.
یک معامله با نسبت ریسک/سود 2:1 (پتانسیل سود دو برابر پتانسیل ضرر است) فقط به نرخ سود 33٪ یا بالاتر نیاز دارد.
مهم است که در موقعیت‌های معاملاتی شرکت کنید که در آنها نسبت ریسک/سود شما مثبت باشد.
عملکرد معامله گران فارکس در گذشته نمی‌تواند نشان دهنده نتایج آینده باشد.
استفاده از استاپ لاس به هیچ عنوان تضمینی برای کسب سود 100٪ از معاملات نیست زیرا برخی شرایط بازار ممکن است اجرای چنین دستوراتی را دشوار یا غیرممکن کند.
عامل تاثیر گذار بر حجم پوزیشن
حجم پوزیشن معاملات شما می‌تواند تاثیر زیادی بر نحوه برخوردتان با معاملات و مدیریت آنها داشته باشد.
اگر حجم پوزیشن شما خیلی زیاد باشد، ضرر احتمالی می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر کل حساب معاملاتی تان داشته باشد، در نتیجه احتمال بروز اشتباهات تکانشی شما بیشتر است.
به عنوان مثال، یک پوزیشن با حجم نسبتا زیاد باعث بسته شدن معاملات پر سود شما در مدت زمان کوتاهی می‌شود.
در این شرایط ممکن است معامله‌گر در انتظار معکوس شدن روند باشد و به پوزیشن همراه با ضرر خود اجازه پیشروی دهد و در نتیجه آن ضرر بزرگتری را تجربه کند.
از سوی دیگر، پتانسیل‌های کسب سود و ضرر در پوزیشن‌های کوچک، اغلب در مواردی که معامله‌گران حساب معاملاتی نسبتاً کوچکی دارند، اتفاق می‌افتد.
در این شرایط نتایج معناداری بدست نمی‌آید.
با گذشت زمان، این دسته از معامله‌گران اغلب یک رویکرد معاملاتی را بدون رعایت دیسیپلین اتخاذ می‌کنند زیرا تصمیمات معاملاتی شان تأثیر قابل توجهی بر روند آنها نخواهد داشت.
مدیریت ریسک و سرمایه چند بعدی است
واضح است که مدیریت سرمایه و ریسک چیزی فراتر از انتخاب تعداد قراردادهایی است که باید خریداری کنید، زیرا در دنیای معاملات بسیاری از مفاهیم و عناصر به هم مرتبط هستند.
در این صورت، یک معامله‌گر با آگاهی از نحوه ارتباط تصمیمات و مفاهیم مختلف معاملاتی می‌تواند رویکرد حرفهای تری اتخاذ کند.
توجه داشته باشید که با درک شرایط می‌توانید به صورت موثرتری از مدیریت ریسک استفاده کنید.
