20 دسامبر 2021
نزدیک شدن به یک جنگ تمام عیار تجاری
نویسنده: نیک کورژنسکی
تحلیلگر شرکت AMarkets. مجری برنامه تلویزیونی “Economics. Day rates”
چکیده:
- تحریمهای ترامپ علیه هوواوی اتفاق بزرگی است. حالا انتظار داریم شاهد یک جنگ تمام عیار تجاری بین امریکا و چین در سال جاری باشیم.
- هشدارهای روند کُند رشد، روزافزون شده است. حجم صادرات آسیا کاهش چشمگیری دارد؛ منحنی سود امریکا معکوستر شده است.
- یورو و دلار امریکا هر دو میتوانند روی حوادث بدون ریسک تجدید قوا کنند، یورو و دلار امریکا بسیار بیثبات شدهاند. یورو به سرمایه ارز تبدیل میشود، و احتمالاً به تدریج جایگزین ین میشود.
جنگ تجاری امریکا و چین همچنان مسئله کلیدی در حرکت بازار است. تا اینجا اثرات بدون ریسک، متناسب با مقیاس چالشها، ملایمتر شدهاند. به نظر میرسد که سرمایهگذاران حاضر به قبول مقاصد فزاینده آتی نیستند، با بررسی دو کشور مشخص میشود که هر دو بهم وابستهاند. با اینحال بیتردید وخامت اوضاع روشن است. علاوه بر این، فرصتهای کمی برای ثابت کردن اوضاع باقی مانده است. اول ژوئن زمانی است که تعرفههای بالا به هر دو طرف ضربه زد. طرفین باید در 31 می، موضوع را حل و فصل کنند، تجارت جهانی جلوی یک ضربه دیگر را خواهد گرفت، ولی در این مورد بسیار بعید است. آخرین شانس گفتگو، اجلاس سران G20 است، که در اوکازا در 28 تا 29 ژوئن برگزار شد .
جلسهای که بین ترامپ و Xi برگزار شد همچنان نویدبخش است، ما باور نداریم که به نتایج هدفمندی در بر داشته باشد.
دولت امریکا توپ سنگینی در مقابل هوواوی انداخته است و این یعنی راه بازگشتی نیست. Hu Xijin ، سردبیر روزنامه چینی « Global Times»، این هیاهو را به راه انداخت. نقل کرد، «سختگیری امریکا بر شرکتهای چینی از جمله هواوی دیگر شبیه یک جنگ تجاری نیست. امریکا از شیوه حمایت از منافعش به نابودی چین تغییر رویه داده است. این بیشتر شبیه به اعتصاب هَوایی شرکتهای hi-tech چینی است. چین به عنوان اقدامات پیشگیرانه درصدد انجام تغییرات کیفی است» پکن اغلب پیامهای سیاسی خود را با صدای افراد غیرسیاسی به گوش دیگران میرساند. بنابراین این صحبت ها باید به عنوان یک بیانیه رسمی قلمداد شود.
کم ضررترین گزینه روی میز، آتش بس است. که میتواند در نشست G20 مورد مذاکره قرار گیرد، ولی بهترین سناریو، آرامش موقتی است. و بدترین سناریو این است که چین ناخودآگاه نتیجه بگیرد که این گفتگوها امیدوارکننده نیستند. اولین نشانههای آن این خواهد بود که دلار امریکا و ین چین شاخص 7.00 را رد کنند. و به نظر ما بانک مردمی چین امسال نرخها را کم کند، ولی اگر زودتر از فدرال اقدام کند مؤثرتر خواهد بود. تحت شرایط فعلی، تأثیرات جانبی تسهیل سیاستهای پولی، مجدداً، ارز را ضعیفتر خواهد کرد. بنابراین، هر حرکت قاطعی از سوی بانک مرکزی باید به عنوان هشدار نگران کننده مورد توجه قرار بگیرد.
بعد از آن موضوع مکزیک است. ترامپ 5% مالیات برای واردات امریکا از هر کشوری درنظر گرفته، تقاضای مؤثر دهم ژوئن آقای قانون این بود که برای مهار مهاجران گامهایی برداشته شده است. اگر این اتفاق نیفتد، هرماه 5pp به نرخ افزوده خواهد شد تا اینکه به 25% برسد (و دلیلی وجود ندارد که باورنکنیم). درباره مسئله مکزیک نباید اغماض کرد، چون به لحاظ وسعت دومین ـ یا سومین ـ شریک بزرگ تجاری امریکا است. به طور کلی، تبادل بینالمللی که به شمال امریکا کشیده شده است، شدیداً به معامله اجناس و خدمات با مناطق آزاد وابسته است. اکنون این خطرآفرین است.
این پیشرویهای چشمگیر عواقب معنیداری در پی دارند. اول اینکه، رشد جهانی در حال حاضر روند کندی برای آینده تضمین کرده است، نزدیک به 0.5 pp در نیمه دوم سال. این روند کند توأماً از سمت دو قطب اقتصادی دنیا حرکت خواهد کرد. مسئله مهم ناشناخته این است که با وجود همه استرس، کشورهای نوپا دقیقاً چطور دوام خواهند آورد. اصل ماجرا این است که خواسته امریکا تغییر جهت از تولیدات چینی به دیگر تولیدات است. ولی حالا این همان تقاضا است که فروکش کرده، که شکاف پدید میآید. ما بر این باوریم که خطر تجارت بیمار به شدت افزایش پیدا کند. مدلهای ما احتمال جهش 60درصدی را در بی ثباتی بازار توسعه یافته و هم بازار نوظهور در نیمه دوم سال 2019 ، نشان میدهد.
رکود اقتصادی امریکا نیز محتملتر است. منحنی سود خزانه همچنان معکوس حرکت میکند و نشانه این است که بیتردید چرخه اقتصادی به پایان کار نزدیک شده است. رشد منفی عجیب ناخالص داخلی ( GDP) در ایالت متحده طی یک سال به 60% رسیده است. تحلیلهای JPMorgan را در این موضوع نقل میکنیم، که اندیکاتورهای کمّی آن شبیه نیستند. انتظار میرود در نیمه دوم سال بیثباتی افزایش یابد و در اوایل 2020 رکود اقتصادی مشاهده شود، چون اتفاقات بازار معمولاً بر اقتصاد، چالش برانگیز است.
دوم اینکه، انتظار بازار این است که امسال حداقل یک نرخ پایین بیاید. در یک بازه 12 ماهه، کاهش سه نرخی برآورد شده است. این به خودی خود دلیلی است برای فدرال که به آرامش سیاسی فکر کند. مطمئناً دولتمردان نمیخواهند وقتی که همه چیز انقدر حساس است، سرمایهگذاران را ناامید کنند. درست مانند مسئله Ben Bernanke (اقتصاددان امریکایی) 11 ماه پیش، Federal Open Market Committee ، شاید کمیته بازار باز فدرال نرخها را پایین بیاورد قبل از اینکه اغتشاشی برپا شود. ولی حتی اگر این اتفاق فردا بیفتد، برای جلوگیری از سقوط بازار بسیار دیر خواهد بود. به هرحال، اگر اقدام پیشگیرانه فدرال در عمل دیده شود، رکود اقتصادی امریکا شاید کم عمق شده و موقتی باشد.
سوم اینکه، اجناسی که شرایط رشد حساسی دارند مدتی است در رنج هستند. مس با سقوط قیمت به زیر 6000 در ماه می در فشار است. طی مدت یک هفته، قیمت نفت افت کرد، و در ماه آینده نفت خام دریای شمال (در زمان نوشتن این مقاله) حول قیمت 63 دلار معامله می شود. قیمتگذاری مجدد این طبقه از داراییها، دنیای تازهای است. ارزهای آسیایی براساس واقعیتهای جدیدی سازماندهی شدند. وون کره 11% از ارزش سالانه خود را از دست داده است، پزو مکزیک در هفته گذشته 3% پایین آمده است. متأسفانه، این شاید شروع یک روند بزرگتری باشد. درآمد ثابت سهامهای بازار توسعه یافته و بازار نوظهور، آخرین چیزی باشد که بازار برسر آن ریسک کند.
تا ارزهای بازار توسعه یافته حرکت کند، ما همچنان انتظار بیثباتی شدید را داریم. یورو و دلار امریکا به طور غیرطبیعی در محدوده باریکی گرفتار شدهاند. در عین حال بیثباتی یک پروسه عملی است، یعنی اینکه با یک دوره نوسان شدید باید تعادل برقرار شود. به هرحال، شاید یورو مشکل بتواند تجارت کند. طی تحولات اخیر اقتصادی بانک جهانی اروپا نتوانست نرخها را بالا ببرد، و یورو تبدیل به سرمایه ارز شد. درواقع با برداشته شدن ریسک از روی میز، واحد سود کرده است. در سال 2008 چنین اتفاق مشابهی رخ داد. در گذشته، در اول دسامبر یورو و دلار امریکا با قیمت 1.27 معامله شدند. در 17 دسامبر قیمت آن 1.44بود. به احتمال قوی طی یک رکود اقتصادی نرخ یورو ـ دلار در ارز خارجی مسیر حرکت را مشخص کرده بود. افت در سال 2008 و سپس خیزش آن سال 2009. در این زمان، نوسان شدید غیرمنتظرهای به هر دو سمت دیده میشد.
با همه اینها، پیشنهاد ما این است که نگرش محتاطانهای به بازار داشته باشید. نظر کلی ما این است که ریسکی که بهبود یافته باید در بازار بفروش برسد. ما سود کم را به زیاد ترجیح میدهیم و به مدت طولانی دلار امریکا و فرانک سوئیس را انتخاب کردیم (که در ادامه جزئیات ذکر میشود). برای اینکه، نظر ما این است که لطمههای جدی رخ داده است.
شاخص S&P500: الگوی نادری شکل گرفته است
به حرکت کوتاه شاخص S&P500 نگاه میکنیم یا زیر 2700 یا بالای 3000، 2060 را هدفمان قرار میدهیم، در 3280 ضرر را متوقف میکنیم
بازارها در ماه می بسیار فعال بودند، و بسیاری از داراییهای ریسکپذیر از سطوح حمایت دور شدهاند. نکته اینجاست که، بازار سهام امریکا نیز در لیست وجود دارد. S&P500 در پایان ماه سقوط بد سهام را اعلام کرده است. آخرین باری که این اتفاق افتاد جولای سال 2007 بود. البته تاریخ تکرار نمیشود ولی اتفاقات آن منعکس میشود. و مسلما ارزش دارد به یاد بیاوریم نتیجه چه شد. در تابستان 2007 ، شاخص به مارجین بالای جدیدی رسید و بعد در اکتبر بازار نزولی دیده شد. همانطور که در بالا گفته شد، برخی داراییها برای قیمتگذاری مجدد حساس هستند. طبق سناریوهای مکتوب در کتابها، ارزهای بازار نوظهور(EM) و فرانک بین المللی(FI) اول باید زیر قیمت فروخته شوند و بعد انتظار میرود داراییهای خالص آمریکا در ادامه بیاید. بنابراین، به لحاظ تئوری روزنه باریکی برای وسعت و بهبود سهام وجود دارد
ولی زندگی کتاب نیست و هر کسی باید احتیاط کند. S&P500 در محدوده 2720-2740 به شدت حمایت میشد. به هرحال، اگر شکست بخورد، ساختار به طور اساسی تغییر خواهد کرد. ماندن یک هفتهای زیر 2700 اولین علامت بازار نزولی است که از راه رسید. در شرایط عادی یک سوم زمان طول میکشد که بالا برود، یعنی تلویحاً 2 تا 3 سال طول میکشد. هدف نهایی در سیر نزولی 2060 است و در بدترین حالت 1620 ـ سیر نزولی 25% و 30% از اواخر می وجود داشت. حالا، اگر 2720-2740 در حمایت باشند، شاید بازار 3000 را هم امتحان کند. ما در این مورد، جسورانه، مدت کوتاهی را با S&P500 همراه میشویم.
نفت: جایی که امیدها لطمه میخورند
درباره نفت برنت کمی مکث کردهایم، با هر حرکت به ارقام اضافه میکنیم تا به بالای 65 برسیم، با هدف 53.15، توقف ضرر در 66.20.
بخش اجناس فقط کاری را میکند که باید انجام دهد. اول، منحنی سود امریکا (و جهان) معکوس شد، که با سقوط قیمت مس همراه شد. چند ماه بعد شرایط نفت مساعد شد. معاملههای crude بسیار فعال بود و اکثراً معاملههای آن فروش بود. ما الگوی کتاب را در اینجا میبینیم. هم Brent و هم WTI با پایان ماه به سطح حمایتی میان مدت نفوذ کردهاند، که لطمات تکنیکی سنگینی تحمیل کردهاند. احتمال سیر نزولی آتی نسبتاً بالا است، ولی، دوباره دو سناریوی احتمالی وجود دارد.
سناریوی آرام این است که قیمت نفت برای برنت بین 50 ثابت میماند و برای WTI بین 40. این حالت، قیمتها را به مدت طولانی در الگوی مثلثی نگه میدارد، فضایی را با هدف بازگشت به 60دلار و 50دلار کنار میگذارد. به هرحال، بهبود کلی شرایط از 27دلار ِ پایین در سال 2016 به 86 دلار بالا در سال 2018، بعد از فاجه قیمت نفت طی سالهای 2014-2016، به خودی خود حرکت صحیحی بوده است. به آخر کار رسیدن نیاز به تلاش دارد و ما ترجیح میدهیم مکث کنیم و به ارقام اضافه کنیم.
USDMXN دلار امریکا پزو مکزیک: قربانی جدید تعرفه
با USDMXN در قیمت 19.5 حرکت میکنیم، هدف 20.10 و شاید 23.2 ، توقف ضرر در 19.28.
تردیدی وجود ندارد که اقداماتی که مقامات امریکا انجام میدهند شرایط اقتصادی مکزیک را پیچیده میکند. به هرحال، با نگاه تکنیکی، اثراتی که بر پزو داشته است کم و بیش کنترل شده است. بله، واحد 2.5% تکان روزانه به خود دید، ولی همچنان در الگوی مثلثی طولانی مدت باقی مانده است. احتمال آزمایش دوباره بازگشت به جایگاه بالای قبلی بسیار افزایش یافته است، و ما باور داریم که پاداش ریسک ِ همراهی طولانی با USDMXN مثبت است.
به لحاظ ذاتی، این نه تنها صراحتاً یک تعرفه جدید است بلکه کلاً شرایط مالی را وخیمتر میکند همانطور که در بالا گفته شد، گرایش ما به ریسک ِ فروش دارایی مرتبط با بازار نوظهور است، و قطعاً اینجا فرصتی خواهیم دید. نهایتاً یک ساختار تکنیکی باید ادامه این روند ترقی طولانی مدت را حل کند. این متن فقط درباره یکی از بازارهای حاشیه دارِ حال حاضر است. اگر زمانی به سطح 20.2 برسد، حرکت شتاب زده خواهد بود.
Analytical materials and comments reflect only personal views of their authors and can’t be considered as trading advices. AMarkets is not responsible for losses as the result of analytical materials usage.
Download in PDF