اهمیت الگوهای قیمتی در فارکس

آنالیز مربوط به نمودارهای فارکس شامل شناسایی ویژگی های قیمتی است که معمولاً به صورت تاریخی تکرار می شوند. به همین دلیل می توانید در شناسایی آنها تمرین کنید.
این قیمت ها در شرایط زمانی مختلف به وجود می آیند بنابراین می توان گفت که پیشبینی تغییرات بعدی آنها تا حدی امکان پذیر خواهد بود.

این نوع از آنالیز، کلاسیک ترین نوع آنالیز در فارکس و درواقع موثرترین آن است به همین دلیل سطح دانش و اطلاعات شما در این زمینه اهمیت بسیاری دارد.
ویژگی های نموداری به دلیل نوسانات بازار به وجود می آیند. این نوسانات ردپاهایی از خود برجای می گذارند که در شناسای ویژگی های نمودار به شما کمک می کنند.
اشکال ساخته شده در نمودار، تغییرات ترند موجود را تأیید و به شما در برای ورود به معاملات و تعیین اهداف قیمتی کمک می کنند.
باید گفت که  استفاده از نمودارها و ویژگی آنها در بازه های زمانی کوتاه مدت بسیار موثر است اما بدون شکست نیست.

الگوی قیمت در آنالیز تکنیکال فارکس

آنالیز حرکت قیمت ها دقیقاً از زمان ظهور نمودارها، آغاز شده است. اولین نمودارها روی کاغذهای میلیمتری کشیده شدند، بعد از آن آنالیزگرها متوجه شدند که قیمت در مناطقی از نمودار و در بازه های زمانی مختلف، نوسانات مشابهی دارد.

معامله گران آنها را الگوهای قیمت نام گذاری کردند زیرا اولین الگوها شبیه به احجام هندسی مانند مثلث، مربع یا الماس بوده اند. با ظهور کامپیوتر و استفاده از آن برای آنالیز قیمت ها در بازه های زمانی طولانی تر، الگوهای جدیدی شکل گرفتند به گونه ای که معامله گران در ادامه از الگوهای نموداری برای شناسایی سیگنال ها یا نشانه های حرکت قیمت ها در مراحل بعد جهت ورود به معاملات استفاده می کردند.

الگوهای نموداری که باید آنها را بشناسید

مثلث

چندین نوع  الگوی مختلف مثلث وجود دارد، اما همه بر اساس یک اصل ساخته شده اند. در آنالیز تکنیکال کلاسیک ، مثلث به عنوان الگویی جهت نشان دادن ادامه روند استفاده می شود. این بدان معنی است که روندی که قبل از شکل گیری مثلث در بازار وجود داشته است، ممکن است پس از شکل گیری آن نیز ادامه پیدا کند.

از نظر تکنیکی، یک مثلث، کانال جانبی است که معمولاً در انتهای روند مشخص می شود. اساساً ، زمانی که میزان نوسانات کاهش پیدا می کند و محدود می شود، این الگو به صورت مجزا شکل می گیرد و قیمت وارد یکی از محدوده های قیمتی می شود و دیگر به صورت منقطع حرکت نمی کند.
به شما پیشنهاد می کنم تا سناریوهای شکست مثلث را در بخش نزولی و صعودی بررسی کنید. اگرچه که الگوی مثلث، ادامه روند را مشخص می کند اما احتمالات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد به همین دلیل همیشه بهتر است سناریوهای مختلفی را بررسی کنید.

در الگوی مثلث، زمانی که قیمت از خط مقاومت عبور کند، به ماکزیمم موضعی در نمودار برسد، از آن عبور کند و قبل از شکست  خط مقاومت ( منطقه خرید) مشخص شود، می توانید پوزیشن خرید خود را باز کنید.

وقتی که قیمت از مسافتی کمتر یا برابر با دامنه موج اول شکل (منطقه سود خرید) عبور کند می توانید درآمد کسب کنید. در این شرایط بهتر است استاپ لاس خود را در حداقل سطحی که قبل از نقطه شکست خط مقاومت قرار داد (منطقه توقف خرید) قرار دهید.

زمانی که قیمت وارد ناحیه حمایت شود، به خط حمایت برسد و به سطح مینیمم در نمودار  قبل از نقطه شکست خط حمایت (ناحیه فروش)، فشار وارد می کند، می توانید پوزیشن فروش را باز کنید. زمانی که قیمت مسافتی کمتر یا برابر با دامنه موج اول شکل (منطقه سود فروش) را پشت سر بگذارد، می توانید درآمد داشته باشید.
در این شرایط بهتر است استاپ لاس خود را در سطح ماکزیمم قبل از نقطه شکست خط حمایت، تعیین کنید.

دابل تاپ

این الگو، جزو ساده ترین الگوهای مثلثی است بنابراین میزان موثر بودن آن کمتر از سایر الگوهاست. در آنالیز تکنیکال کلاسیک، وجود دو رأس به عنوان تغییری در روند به حساب می آید.
به این معنا که روندی که قبل از شکل گیری الگو در بازار وجود داشته است، ممکن است پس از تکمیل، تغییر کند. 

این شکل نشانگر دو ماکزیمم متوالی است که قله های آنها تقریباً در یک سطح قرار دارند.
این الگو می تواند به صورت مستقیم یا مایل ظاهر شود که در نوع مایل، باید موازی بودن پایه های بخش های بالایی را با حالت ماکزیمم، بررسی کنید.

در آنالیز کلاسیک، به وجود آمدن دو رأس در این الگو نشان دهنده معکوس شدن روند و کاهش قیمت است.

الگوی سر و شانه

این الگو دارای سه ماکزیمم متوالی است که در سطوح مختلفی تشکیل می شوند به گونه ای که ارتفاع قله وسط باید بیشتر از دو قله دیگر باشد و ارتفاع قله ای اول و سوم نیز، یکسان باشد.
زمانی که شانه های ظاهر شده در نمودار ارتفاع متفاوتی داشته باشند، بهتر است اصلاحاتی را انجام دهید. در این الگو باید از بالاتر بودن ارتفاع قله وسط نسبت به شانه های دیگر، اطمینان کسب کنید.

یکی از ویژگی های مهمی که برای شناسایی این الگو به کار برده می شود، خط روند واضحی است که قبل از ظهور نمودار تشکیل می شود.
این الگو می تواند به صورت مستقیم یا مایل تشکیل شود که در نوع مایل آن بهتر است توجه داشته باشید که پایه های قسمت های بالایی با سطح ماکزیمم، موازی باشند.
مینیمم ها در این نمودار به وسیله  خط ترندی که گردن نامیده می شود به هم متصل می شوند.
زمانی که قیمت به خط گردن نفوذ پیدا کند، برسد و یا به ناحیه مینیمم قبل از نقطه شکست خط گردن فشار وارد کند (ناحیه فروش) می توانید پوزیشن فروش خود را باز کنید. 

زمانی که قیمت، مسافتی کمتر یا برابر با ارتفاع رأس مرکزی طی کند (ناحیه سود)، می توانید درآمد کسب کنید.
همچنین، استاپ لاس در این الگو، باید در سطح ماکزیمم نمودار، قبل از نقطه شکست خط گردن یا در سطح راس شانه دوم (منطقه توقف) تعیین شود.

کنج یا Wedge

در آنالیز تکنیکال، الگوی کنج جزو الگوهای روند ادامه دار دسته بندی می شود. 

از نظر تکنیکال این الگو شبیه به الگوی مثلث است اما این دو الگو در اندازه و ابعاد نسبت به هم متفاوتند. کنج معمولاً بسیار بزرگتر از مثلث است و شکل گیری آن گاهی ماهها و حتی سالها طول می کشد.
به همین دلیل در آنالیز کلاسیک کنج، روند تغییر می کند. زمانی که قیمت به خط مقاومت نفوذ پیدا کند، به آن برسد و یا آن را قبل از نقطه شکست خط مقاومت در سطح ماکزیمم تحت فشار قرار دهد، می توانید پوزیشن خرید را باز کنید. 

پرچم

این الگو جزو ساده ترین الگوهاست بنابراین کارایی آن به عوامل زیادی بستگی دارد. در آنالیز کلاسیک، این الگو نشان دهنده ادامه روند است.
این الگوی تقریبا شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد که به عنوان نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی تلقی می شود.

براساس آنالیز تکنیکال، الگوی پرچم تنها زمانی که ترند در جهت خود حرکت کند، تشکیل می شود. در این الگ، زمانی که قیمت به خط مقاومت نفوذ کند، برسد و یا قبل از نقطه شکست خط مقاومت به آن فشار وارد کند، می توانید پوزیشن خرید خود را باز کنید. زاویه تشکیل شده بین روند غالب و کانال پرچم نباید بیشتر از 90 درجه باشد.
توجه داشته باشید که در این الگو، کانال، نباید به بیش از نیمی از ترند قبلی خود، برگشت کند.