سرمایهگذاری پرریسک یا کم ریسک در یک نگاه
ریسک یکی از اصول سرمایهگذاری است. بدون توجه به ریسک، صحبت در مورد بازده یا عملکرد بی معنا خواهد بود. با این وجود، مشکل اصلی سرمایهگذاران شناسایی خطرهای بالقوه است و اینکه چه تفاوتهایی بین ریسک پایین و ریسک بالا وجود دارد.
با توجه به تاثیر اساسی ریسک در سرمایهگذاری، بسیاری از سرمایهگذاران جدید تصور میکنند به خوبی با آن آشنا هستند. متأسفانه، اینگونه نیست. شاید به نظر عجیب بیاید اما هنوز توافق کاملی در مورد معنای «ریسک» یا چگونگی اندازه گیری آن وجود ندارد.
دانشگاهیان اغلب سعی کردهاند از نوسانات به عنوان اصلیترین دلیل ریسک استفاده کنند. این تعریف تا حدودی درست بهنظر میرسد. نوسانات معیاری است برای تعیین میزان تغییرات در یک دوره مشخص. هرچه دامنه نوسانات وسیعتر باشد، احتمالاً وقوع خطر افزایش مییابد. با این وجود اندازه گیری نوسانات نسبتاً امر آسانی است.
متأسفانه، انتخاب نوسانات به عنوان معیاری برای ریسک کامل نیست. اما نباید فراموش کرد که نوسانات فرصتهای بیشتری در بازارهای سهام و فارکس در اختیار معاملهگران قرار میدهد. اگرچه این امر لزوماً تاثیر مستقیمی بر نتایج معاملات نخواهد داشت. از بسیاری جهات، ناپایداری شبیه به تلاطمی است که یک مسافر در هواپیما آن را تجربه میکند، شاید ناخوشایند باشد اما واقعاً ارتباط زیادی با احتمال سقوط ندارد.
یک راه بهتر برای بررسی ریسک، میزان انتظار معاملهگر از ارزش یک دارایی است. اگر یک سرمایهگذار دارایی را که انتظار سود 10٪ از آن دارد خریداری کند، احتمال اینکه بازده زیر 10٪ باشد، خطر آن سرمایهگذاری است. اگر یک سرمایهگذار با انتظار سود 7٪ وارد معامله شود و 8٪ بازدهای داشته باشد، به نظر سود کرده است. اما زمانی که متوجه میشود همین معامله در S&P 500 سود 10% برای او خواهد داشت، به نظر ریسک معاملات او منطقی نخواهد بود.
نکات کلیدی
- تعریف کامل یا اندازه گیری دقیقی برای ریسک وجود ندارد.
- سرمایهگذاران بی تجربه با الگوبرداری از نمونههای سرمایهگذاری (یا نمونه پرتفوهایی از سرمایهگذاریها) در دستیابی به بازده مورد انتظار و بزرگ خود، ریسک معاملات را کاهش میدهند.
- با درک بهتر ریسک و چگونگی آن، سرمایهگذاران میتوانند از ساختن پرتفوی استفاده کنند که نه تنها احتمال ضرر کمتری دارند بلکه حداکثر زیان بالقوه را نیز کاهش میدهد.
سرمایهگذاری پرریسک
سرمایهگذاری با ریسک بالا مخصوص سرمایهای است که از دست رفتن کامل آن بسیار محتمل است. اگر به طور ذهنی به شما گفته شود احتمال 50/50 وجود دارد که سرمایهگذاری شما بازده مورد انتظار شما را فراهم کند، ممکن است بسیار خطرناک باشد. اما اگر به شما گفته شد 95٪ احتمال وجود دارد که سرمایهگذاری بازده مورد انتظار شما را ایجاد نکند، تقریباً همه با پرریسک بودن آن موافقند.
در سوی دیگر، موضوعی وجود دارد که بسیاری از سرمایهگذاران از بررسی آن غفلت میکنند. برای مثال، تصادفات اتومبیل و هواپیما را در نظر بگیرید. تجزیه و تحلیل اخیر شورای امنیت ملی آمریکا نشان داده است که احتمال مرگ یک شخص در اثر خلافهای خیابانی از 25 نفر در ماه به 30 نفر رسیده است. این درحالی است که احتمال تصادف و مرگ در سانحه رانندگی 1 به 102 است و شانس مرگ در سقوط هواپیما بسیار کمتر از آن است: 1 به 205552.
این بدین معنا است که سرمایهگذاران باید هم احتمال وقوع و هم میزان بزرگی نتایج بد را در نظر بگیرند.
سرمایهگذاری کم ریسک
اگر سرمایهگذاران این ماهیت ریسک را بپذیرند که با کم کردن انتظارات خود احتمال از دست رفتن سرمایه نیز کاهش مییابد، تعریف سرمایهگذاریهای کم خطر و پرخطر سادهتر خواهد شد.
سرمایهگذاری کم ریسک نه تنها به معنای محافظت در برابر احتمال هرگونه زیان است، بلکه همچنین به معنای ضمانت نابود نشدن کل دارایی میباشد.
اجازه دهید دو نمونه را بررسی کنیم تا تفاوت بین سرمایهگذاریهای پرریسک و کم ریسک را بیشتر توضیح دهیم.
- سهامهای بیوتکنولوژی، ماهیتاً بسیار خطرناک هستند. بین 85 تا 90 درصد کل داروهای جدید آزمایشگاهی با شکست روبرو خواهند شد و جای تعجب نیست که بیشتر سهام بیوتکنولوژی نیز در نهایت شکست بخورد. بنابراین، هم احتمال بالایی برای سقوط ارزش آنها وجود دارد (بیشتر آنها شکست میخورند) و هم میزان ارزش بالای بالقوه آنها مورد توجه است (در صورت عدم موفقیت سهام بیوتکنولوژی، معمولاً 95 درصد یا بیشتر از ارزش خود را از دست می دهند).
- در مقایسه، اوراق خزانه داری ایالات متحده مشخصات ریسک بسیار متفاوتی را ارائه میدهد. تقریباً امکان ندارد که یک سرمایهگذار اوراق خزانه، نتواند نرخ سود اظهار شده را دریافت کند. حتی اگر تاخیر در پرداخت وجود داشته باشد (در تاریخ ایالات متحده بسیار نادر است)، سرمایهگذاران بخش بزرگی از سرمایهگذاری خود را بازپس میگیرند.
ملاحظات ویژه
همچنین در نظر گرفتن تأثیر تنوع سبد سرمایهگذاری بر روی ریسک نیز مهم است. به طور کلی، سهام Fortune 100 کاملاً بی خطر بوده و پرداخت سود آن تقریباً قطعی است و انتظار میرود سرمایهگذاران بازده تک رقمی را در طی چندین سال بدست آورند.
از سوی دیگر، همواره خطر ورشکستگی یک شرکت مجزا وجود دارد. شرکتهایی مانند Eastman Kodak و Woolworths نمونههای معروف داستان موفقیت یک شبه و ورشکستگی در پی آن هستند. علاوه بر این، نوسانات همراه همیشگی بازار هستند. CNBC بیان میکند: هرچند كه سال 2017 از نظر تاریخی یکی از كم نوسانترین بازارها بود، اما سال 2018 شاهد نوسانات گستردهای بودیم که بیش از دو برابر سال قبل خود بوده است.
اگر یک سرمایهگذار تمام پول خود را در یک سهام قرار دهد، ممکن است احتمال وقوع یک خبر بد را کاهش دهد، اما شدت بالقوه آن بسیار بالا است. با داشتن 10 معامله یا سهام همزمان نه تنها خطر زیان را کاهش میدهید، بلکه شدت آن را نیز کم خواهید کرد.
سرمایهگذاران باید کامل و انعطافپذیر، میزان ریسک هر معامله را بررسی کنند. به عنوان مثال، تنوع بخش مهمی از ریسک است. تشکیل یک سبد سرمایهگذاری با ریسک پایین ولی یکسان میتواند بسیار خطرناک باشد. با مراجعه به مثال هواپیما، اکونومیست شانس سقوط یک هواپیما را یک در 5.4 میلیون بیان میکند اما با این وجود بسیاری از شرکتهای هواپیمایی بزرگ سقوط کردهاند (یا خواهند کرد). داشتن اوراق خزانه داری به نظر سرمایهگذاری بسیار کم ریسکی میآید اما همه آنها یکسان هستند. وقوع یک رویداد با احتمال بسیار کم (مانند پیش فرض دولت ایالات متحده) ویران کننده سرمایه خواهد بود.
همچنین، سرمایهگذاران در مورد بررسی ریسک باید عواملی مانند زمانبندی، بازده مورد انتظار و دانش را مد نظر قرار دهند. به طور کل هرچه زمان یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، احتمال رسیدن به سود مورد نظر افزایش مییابد. مطمئناً بین ریسک و بازده رابطهای مستقیم وجود دارد و بازدهای بالا به ریسک زیادی نیاز دارد. دانش معاملاتی نه تنها در شناسایی سرمایهگذاریهایی با بازده مورد انتظار (یا بهتر از آن) نقش مهمی دارد، بلکه در بررسی میزان زیان بالقوه موثر است.