اقتصاد، یک سال پس از انفجار جمعیت بدهکاران برای پرداخت قرض های خود، اثر کانتیلون و نزولی شدن روند بازارها، مانند یک زامبی شده است. سال پیش، تاریخ نقدینگی با یکی از بزرگترین مشکلات خود رو به رو شد، برای چند لحظه، اقتصاد جهان در آستانه سقوط مرگباری قرار گرفت به گونه ای که بانک های مرکزی به ویژه FED را مجبور به چاپ فوری پول کردند.
از زمان پیدایش یورو و دلار یا سیستم ذخیره ارزی، این اولین باری بود که تقاضای خرید دلار به میزان زیادی افزایش پیدا کرده و از حد نرمال خود فراتر رفته که تمام این موارد به دلیل کمبود نقدینگی بوجود آمده بدلیل فشار بیش از حد شرکت ها و بانک ها ایجاد شده بود.
این کمبود نقدینگی باعث ایجاد نوسانات زیادی در اوراق خزانه داری آمریکا شد. توجه داشته باشید که این سازمان، به عنوان مرجعی برای سایر بازارها به حساب می آید و باعث ایجاد نوسانات واقعی و شدید در بازارهای سهام می شود.
به دلیل نوسانات شدید و ریزش نرخ ها که در اثر تصمیمات گرفته شده توسط بانک فدرال برای معکوس کردن QE و چاپ ارز گرفته شد، بازار با فروپاشی عظیم و بی سابقه ای رو به رو شد. چنین اتفاقی، نشان دهنده این است که اقتصاد به درستی پیش نمی رود و با روند مناسبی رو به جلو حرکت نمی کند، ویروس کرونا همچنان به عنوان بزرگترین مانع بر سر راه اقتصاد و جوامع جدید فئودال قرار دارد.
در این سیستم ها، انتقال ثروت از طبقات پایین به طبقات بالاتر جهت انجام مطالعات در زمینه این بیماری، صورت می گیرد و آزمایشات زیادی در زمینه چاپ پول انجام می شود. در چنین جوامعی، مردم عادی باید مطیع تر باشند و از آزادی کمتری بهره مند شوند، بسیاری از افراد این سیستم را رژیم جدید برده داری نامگذاری کرده اند.
باید بگوییم که برای ساخت دنیایی جدید، باید تنظیمات مجددی را برای اقتصاد در نظر بگیریم که این کار تنها با از بین بردن سیستم قدیمی امکان پذیر است اما در این میان، بانک فدرال بدون در نظر گرفتن آینده ای برای اقتصاد، شروع به چاپ پول کرده است.
در این بین شرکت های سرمایه گذاری به روش پونزی که با کلاهبرداری روند خود را پیش می برند با مشکلات بسیار زیادی رو به رو شده اند. قبل از فروپاشی اقتصادی،این شرکت ها به دلیل افزایش قیمت دارایی ها در پرداخت بدهی خود با مشکل رو به رو شدند و حتی نمی توانستند نرخ بهره سرمایه خود را پرداخت کنند.
البته باید گفت که حیات برخی از شرکت ها به بالا رفتن قیمت ها وابسته است زیرا همچنان از نقدینگی بی بهره اند.
بانک فدرال باید به گونه ای در زمینه چاپ اسکناس عمل کند که موجبات سقوط برنامه پونزی را فراهم آورد و همچنین نباید بدون در نظر گرفتن عواقب کار خود، شروع به چاپ بی حد و اندازه اسکناس کند. چنین اقدامی موجب رویارویی با اثر کانتیلون و هدایت اقتصاد به سمت سیستم فئودالی می شود.
چنین روندی در بازار می تواند سرعت سیستم پولی و مالی را تشریح می کند، تأثیر بسیار زیادی را روی نحوه پیشرفت وضعیت اقتصادی بگذارد و در ادامه، در صورت فروپاشی اقتصادی به دلیل تغییر سرعت عرضه پول، خطر انجماد اقتصادی را گوشزد کند.
بنابراین در این شرایط می توان نتیجه گرفت که میزان تورم در اقتصاد واقعی به شرایط ضد تورمی نزدیک شده است.
زمانی که پول زیادی چاپ شود، قدرت خرید کاهش پیدا می کند، در چنین شرایطی شما مستقیماً تورم ناشی از افزایش قیمت را تجربه نمی کنید و با تورم حاصل از کاهش ارزش پول روبرو خواهید شد. در این صورت، حتی اگر قیمت ها کاهش پیدا کنند، از نظر تکنیکی با حالت ضد تورم روبرو خواهید شد اما واقعیت این است که در این وضعیت، ارزش ارز، سریع تر از روند کاهش قیمت ها اتفاق می افتد و به این ترتیب با تورم ناشی از کم شدن ارزش خرید رو به رو می شویم. به این اثر، کانتیلون می گویند.
همانطور که توسط اکونومی پدیا تعریف شده است: اثر کانتیلون تأثیر نابرابر سیاست های پولی را بر اقتصاد توضیح می دهد. به عنوان مثال ، اگر بانک مرکزی پول به اقتصاد تزریق کند ، تورم ناشی از آن (افزایش قیمت) به طور یکسان منعکس نمی شود.
ریچارد کانتیلون (1634-1780) اولین اقتصاددانی بود که ادعا کرد هرگونه تغییر در عرضه پول ساختار اقتصاد را مخدوش می کند. دلیل این امر تقسیم نشدن پول به صورت یکسان در بین مردم جامعه است.
باید گفت که روند گسترش مالی و پولی شامل انتقال ثروت است، به تعبیری دیگر، نهاد ها و مراکز نزدیک به بانک مرکزی از این پول جدید سود خود را دریافت می کنند و کالاها را با قیمت های بهتر برای مصرف کنندگان فراهم می آورند، این در حالی است که بقیه افراد نمی توانند از این شرایط سود خاصی کسب کنند و قدرت خرید آنها بدون دسترسی به اعتبار و درآمد جدید ، کاهش پیدا می کند و در نتیجه نمی توانند میزان دارایی خود را افزایش دهند. در این شرایط باید گفت که توزیع پول به صورت عادلانه صورت نگرفته است و انتقال قدرت خرید از اقشار کم درآمد جامعه به طبقات ثروتمند انجام می شود. چنین سیستمی، نظام فئودالی است که به آن نظم نوین جهانی هم می گویند.
در این سیستم، اقشار کم درآمد به دلیل تورم بیش از حد سهام و کاهش قدرت خرید نمی توانند به بازارهای ارزهای جدید دسترسی پیدا کنند.
در چنین حالتی، با یک سیستم برده داری روبرو می شویم چرا که، شانس فرار افراد فقیر از وضعیت ایجاد شده کاهش می یابد. این اتفاق، به دلیل وجود بازارهای آزاد نیست بلکه به دلیل وجود ایده های نزدیک به سیستم مارکسیسم MMT است.
به این ترتیب، اقتصاد و بازار آزاد رو به افول می رود و برنامه پونزی پیاده می شود، جایی که تعداد معدودی از افراد ممتاز به اقتصاد جهان تبدیل می شوند و شرکت های بزرگ در آن برای دزدیدن قدرت خرید از افراد تلاش می کنند. لازم به ذکر است که اثر کانتیلون، سلاحی است که نخبگان اقتصادی از آن برای حفظ وضعیت موجود و بازسازی سیستم نئو فئودال استفاده می کنند.