الگوی اینگولفینگ صعودی چیست؟
الگوی اینگولفینگ صعودی یک الگوی برگشتی است که از دو کندل تشکیل گردیده است. در این الگو کندل دوم بدون در نظر گرفتن طول سایه، بدنه کندل اول را به طور کامل درگیر میکند. الگوی بولیش اینگولفینگ در روند نزولی ظاهر میشود و ترکیبی از یک کندل توپر است که به دنبال آن یک شمع توخالی بزرگتر ظاهر میگردد. در روز دوم تشکیل الگو، قیمت پایینتر از سطح قبلی باز میشود، اما فشار خرید هنوز قیمت را به سطحی بالاتر از سطح قبلی سوق میدهد و به یک پیروزی آشکار برای خریداران میرسد. توصیه میشود وقتی قیمت بالاترین قیمت کندل دوم را میشکند، وارد معامله خرید شوید. در این نقطه بازگشت روند تایید میگردد.
یک الگوی اینگولفینگ صعودی میتواند زمانی شناسایی شود که بعد از یک کندل توپر نزولی در انتهای روز با یک کندل توخالی رو به بالا در روز بعد همراه گردد. این کندل نشانه تغییر جهت و صعودی شدن روند است. در این حالت بدنه کندل دوم تمامی کندل روز قبل را پوشش میدهد.
نکات کلیدی
- الگوی صعودی اینگولفینگ یک الگوی چارت کندلی است که با تشکیل یک کندل توخالی در کنار یک کندل کوچک توپر ظاهر میگردد.
- این الگو در ادامه چهار کندل توپر، نشانهای از بازگشت روند و معکوس شدن آن است.
الگوی اینگولفینگ صعودی نشانه چیست؟
یک الگوی اینگولفینگ صعودی صرفاً با دیده شدن یک کندل تو خالی که نشانه حرکت رو به بالا است کامل نمیشود. همچنین همراهی این کندل با کندل توپر که به معنای حرکت قیمت رو به پایین است هم تکمیل نمیگردد. برای شکلگیری این الگو، کندل باید در روز دوم نسبت به کمترین قیمت روز اول، در قیمت پایینتری باز شود.
از آنجا که قیمت در کندل دوم پایینتر از کمترین قیمت روز قبل میشود و در بالاتر از بیشترین قیمت روز قبل بسته میشود، کندل دوم نشانه بازگشت روند است. این کندل، نشانهای برای ضعیف شدن فروشندگان و بالا رفتن تقاضا برای خرید است.
کندل توخالی الگوی اینگالفینگ صعودی، معمولاً دارای سایههای بلندی رو به بالا هستند. این بدان معناست که قیمت در نقطهای بسته شده که همچنان تقاضا برای افزایش آن وجود داشته است. عدم وجود سایه فوقانی کندل این احتمال را ایجاد میکند که روز بعد کندل توخالی دیگری ایجاد شود و بالاتر از الگوی اینگالفینگ صعودی بسته شود. همچنین ممکن است کندل بعدی با یک گپ باز شده و توپر باشد. از آنجا که این الگو تمایل به نشان دادن بازگشت روند دارد، تحلیلگران توجه ویژهای به آن نشان میدهند.
نمونهای از الگوی اینگولفینگ صعودی
به عنوان یک نمونه تاریخی، باید از سهام Philip Morris یاد کنیم. سهام این شرکت در سال 2011 بسیار خوب بود و مدتها در روند صعودی خود باقی مانده بود. در سال 2012، سهام در حال اصلاح قیمت بود. در تاریخ 13 ژانویه 2012 الگوی اینگالفینگ صعودی رخ داد. قیمت آن در نقطه 76.22 دلار باز شد و در پایان روز در 77.32 دلار بسته شد. این حرکت نشانهای از ادامه روند صعودی بود و نشان داد که خریداران هنوز قدرتمند هستند و ممکن است موج دیگری در روند صعودی رخ دهد.
کندل بازگشتی اینگولفینگ صعودی
سرمایهگذاران نه تنها باید به دو کندل این الگو توجه کنند، بلکه لازم است به کندلهای قبل نیز نگاهی داشته باشند. این بررسی وسیعتر تصویر واضحتری از این الگوی صعودی برای معکوس شدن روند، ارائه خواهد کرد.
معمولاً پیش از تشکیل الگوی اینگالفینگ صعودی چهار کندل سیاه یا بیشتر شکل میگیرند که سیگنال بازگشت روند را قدرت میبخشند. کندلهای سیاه اولیه بیشتر، احتمال ایجاد روند معکوس را افزایش داده و با تشکیل کندل اینگولفینگ سفید تایید میشوند.
چگونگی استفاده از الگوی اینگولفینگ صعودی
درنهایت، معاملهگران مایلند تا نقطه صادر شدن سیگنال خرید در این الگو را بیابند تا بهترین شرایط برای معامله خرید خود را رقم بزنند. اگر حجم معاملات به همراه قیمت افزایش یابد، معاملهگران احساسی ممکن است در پایان روز و قبل از بسته شدن کندل وارد معامله شوند. از سوی دیگر، معاملهگران محافظهکارتر تا روز بعد منتظر میمانند و پس از بسته شدن کندل، شکسته شدن قیمت و معکوس شدن روند، وارد معامله خواهند شد.
تفاوت الگوی اینگولفینگ صعودی و نزولی
- این دو الگوی کاملاً مخالف یکدیگرند.
- یک الگوی اینگولفینگ نزولی پس از افزایش قیمت رخ میدهد و نشانه نزولی شدن روند است.
در این حالت کندل دوم در بالای بیشترین قیمت باز شده و در پایین کمترین قیمت بسته میشود.
محدودیتهای استفاده از یک الگوی اینگولفینگ صعودی
این الگو میتواند یک سیگنال قدرتمند باشد، به خصوص هنگامی که با روند فعلی ترکیب شود. با این وجود هیچ الگویی همواره کامل نخواهد بود. این الگو معمولاً در ادامه یک روند کامل نزولی، سیگنال قویتری خواهد بود زیرا به وضوح تغییر حرکت را به سمت بالا نشان میدهد. لازم به ذکر است که ترکیب الگوهای قیمت همراه با این الگو نتایج بهتری را ارائه خواهد کردند.
همچنین کندل اینگولفینگ یا دوم ممکن است بسیار بزرگ باشد. حد زیان در بیشتر معاملات در پایین این کندل قرار میگیرد. در شرایطی که نسبت سود به حد زیان کم باشد، بهتر است وارد معامله نشوید. معاملهگران با بررسی حد سود بالقوه و حد زیان، ریسک معاملات خود را مدیریت میکنند.