بدون شک، مفاهیم حمایت و مقاومت دو مورد اساسی در تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند. مفاهیم حمایت و مقاومت بخشی از تحلیل الگوهای چارت قیمت یا پرایس اکشن هستند که به بررسی موانع خروج قیمت از یک محدوده مشخص اشاره دارند و معامله‌گران برای تحلیل قیمت‌ها و حرکت کندل‌ها به بررسی آن می‌پردازند. در نگاه اول، توضیح و شناسایی این سطوح آسان به نظر می‌رسد، اما همانطور که خواهید دید حمایت و مقاومت می‌توانند در اشکال مختلفی دیده شوند و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آن است که در ابتدا به نظر می‌رسد.
معامله‌گری به کمک حمایت و مقاومت
تعاریف حمایت و مقاومت
حمایت یک محدوده قیمتی است که انتظار می‌رود یک روند نزولی به دلیل افزایش تقاضا در آن سطح متوقف گردد. با کاهش قیمت، تقاضا برای خرید افزایش می‌یابد، بنابراین سطح حمایت را تشکیل می‌دهد. همچنین، با افزایش قیمت‌ها، محدوده‌های مقاومت به دلیل فروش زیاد ایجاد می‌شوند.
با شناسایی سطوح یا محدوده‌های حمایت و مقاومت، نقاط ورود و خروج با ارزشی برای معاملات بدست می‌آید. زیرا قیمت با رسیدن به این سطوح، به دو شیوه عمل خواهد کرد:
- برگشت و فاصله گرفتن از محدوده‌ی حمایت و مقاومت
- شکست و عبور از آن به سمت محدوده‌ی بعدی
بیشتر معاملات مبتنی بر این باور شکل می‌گیرد که سطوح حمایت و مقاومت شکسته نخواهد شد. معامله‌گران می‌توانند با توجه به این که قیمت، سطوح را می‌شکند یا در برابر آنها متوقف می‌شوند، وارد معامله شوند. اگر محدوده شکسته شد، با حد زیان پایین از معامله خارج می‌شوند و اگر قیمت در محدوده متوقف شد و شروع به حرکت در جهت مخالف کرد معامله خود را باز نگه خواهند داشت که معمولاً در این شرایط حركات قیمت قابل توجه خواهد بود.
نکات کلیدی
- تحلیل تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاطی که قیمت متوقف یا معکوس شده است، استفاده می‌کند. این اتفاق غالباً در مسیر روندها دیده می‌شود.
- سطوح حمایت معمولاً در روندهای نزولی که متوقف شده‌اند و در نتیجه‌ی افزایش تقاضا رخ می‌دهند.
- سطوح مقاومت غالباً در روندهای صعودی که به طور موقت متوقف شده‌اند و در اثر افزایش عرضه شکل می‌گیرند.
- روانشناسی بازار نقش کلیدی را ایفا می‌کند زیرا معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، گذشته بازار را به یاد می‌آورند و نسبت به تغییر شرایط برای پیش‌بینی حرکت آینده واکنش نشان می‌دهند.
مباحث اولیه حمایت و مقاومت در بازار فارکس
بیشتر معامله‌گران باتجربه داستان‌های زیادی راجع به سطوح قیمتی مشخصی که مانع ورود معامله‌گران به معاملات می‌شوند، شنیده‌اند. این سطوح با تمایل به جلوگیری از به خطر انداختن دارایی معامله‌گران در جهت ادامه روند شکل می‌گیرند. به عنوان مثال، فرض کنید که شما بین ماه مارس و نوامبر معامله‌ای را باز و به امید افزایش قیمت آن را نگه داشته اید.
تصور کنید در طی چندین ماه متوجه شده اید که قیمت بارها سعی در شکستن محدوده قیمت 39 دلار را داشته که هر بار ناموفق بوده است. در این مثال، معامله‌گران محدوده 39 دلار را سطح مقاومت می‌نامند. همانطور که در چارت پایین می‌بینید، سطح مقاومت به عنوان سقف قیمت نیز شناخته می‌شود زیرا این سطح مانع از حرکت بازار به سمت بالا می‌گردد.
در سوی دیگر، سطوح قیمتی دیگری به نام حمایت وجود دارد. این اصطلاح به قیمت‌هایی در چارت فارکس اشاره دارد که به عنوان کف قیمت عمل می‌کنند و مانع از حرکت نزولی قیمت می‌شوند. همانطور که در چارت پایین می‌بینید، شناسایی سطوح حمایتی موقعیت‌های خوبی برای معاملات خرید ارائه می‌دهد. زیرا معمولاً در این محدوده‌ها، معامله‌گران قیمت‌ها را مناسب و آماده رشد می‌دانند و آغاز به بالا بردن قیمت‌ها می‌کنند.
خط روند
نمونه‌هایی که در بالا ذکر شد، سطوح ثابت و افقی را نشان می‌دهند که از بالاتر یا پایین‌تر رفتن قیمت جلوگیری می‌کنند. این دسته از سطوح محبوب‌ترین و شناخته شده‌ترین سطوح حمایت و مقاومت هستند اما معمولاً قیمت‌ها در بازارهای مالی دارای روند صعودی و یا نزولی هستند، پس تغییرات مدام قیمت در طی زمان طبیعی است. این تغییرات قیمتی نشان می‌دهد که درک مفهوم خط روند همراه با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت تا چه اندازه برای معامله‌گری الزامی است.
هنگامی‌که روند بازار صعودی است، سطوح مقاومت با کند شدن حرکات قیمت و برگشت قیمت به سمت خط روند، شکل می‌گیرند. این اتفاق در اثر رسیدن بیشتر معاملات قبلی به حد سود خود یا عدم اطمینان برای نگه‌داشتن معاملات باز قبلی رخ می دهد. نتیجه‌ی این حرکات قیمت، ساخته شدن سقف و برگشت روند است که کاهش قیمت را سبب می‌شود.
بسیاری از معامله گران در زمان برگشت قیمت از خط روند که به نوعی سطح حمایت به‌شمار می‌آید، توجه ویژه‌ای به بازار دارند. زیرا گذشته بازار نشان می‌دهد که این محدوده مانع از سقوط بیشتر قیمت خواهد شد. برای مثال، همان‌گونه که در چارت پایین می‌بینید، خط روند به عنوان سطح حمایت عمل کرده و چندین بار مانع از کاهش قیمت گردیده است. در این نمونه، به وضوح حمایت خط روند از قیمت در یک بازه زمانی قابل مشاهده است.
از سوی دیگر، زمانی که بازار روند نزولی دارد، معامله‌گران یک سری قله‌های نزولی را رصد می‌کنند و با متصل کردن این قله‌ها به یکدیگر، خط روند نزولی را ترسیم می‌کنند. هنگامی‌که قیمت به خط روند نزدیک می‌شود، بیشتر معامله‌گران در انتظار افزایش فروش و حرکت نزولی بازار هستند و این محدوده را برای ورود به معاملات کوتاه مدت فروش مناسب می‌دانند. زیرا گذشته بازار حاکی از سقوط قیمت در این محدوده است.
زمانی‌که حمایت و مقاومت با خط روند یا هر روش دیگری همراه شود، حرکت قوی‌تری نسبت به آن‌چه گذشته بازار نشان می‌دهد، در پی خواهد داشت. بسیاری از معامله‌گران تکنیکال، از شناسایی سطوح حمایت و مقاومت برای انتخاب نقاط ورود و خروج معاملات خود استفاده می‌کنند زیرا اغلب این سطوح، قیمت‌ها را در جهت اصلی حرکت تحت تاثیر قرار می‌دهد. بیشتر معامله‌گران به این سطوح اعتماد دارند و به همین دلیل معمولاً حجم معاملات در این محدوده‌ها افزایش یافته و حرکات قیمتی قوی‌‌تر و سریع‌تری را به دنبال دارند.
برخلاف بازیگران اقتصادی کلان و حقوقی که تحلیل‌های خود را توسط مدل‌های مالی انجام می‌دهند، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران عادی احساساتی هستند و دچار خطاهای شناختی در بازار فارکس می‌شوند و به معاملات عجولانه دست می‌زنند. در واقع، این تصمیم‌گیری بر پایه احساس دلیل اصلی شکل‌گیری سطوح حمایت و مقاومت است.
عددهای رند در چارت قیمت
یکی دیگر از ویژگی های سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت به سختی حرکت کرده و تغییرات قیمتی کم می‌شود. بیشتر معامله‌گران بی‌تجربه تمایل زیادی به خرید و فروش در اعداد رند دارند، زیرا احساس می‌کنند قیمت در اعداد رند به ارزش واقعی خود رسیده است. اغلب معامله‌گران خُرد و حتی سرمایه‌گذاران کلان، حدهای سود و زیان خود را در قیمت‌های رند قرار می‌دهند و معمولاً از قیمت‌هایی مانند 50.06 استفاده نمی‌کنند. به دلیل قرار گیری حجم بالایی از معاملات در این قیمت‌ها، این محدوده‌ها قدرت گرفته و در روند بازار تاثیرگذار می‌شوند. اگر کلیه مشتریان یک بانک سرمایه‌گذاری با حد سود مثلاً 55 دلار وارد معامله فروش شوند، برای انجام این معاملات فروش تعداد بسیار زیادی معامله خرید انجام می‌شود و طی این روند سطح مقاومت ایجاد می گردد.
اندیکاتور میانگین حرکتی
غالب معامله‌گران تکنیکال از قدرت اندیکاتورهای مختلف تکنیکال مانند میانگین حرکتی، برای کمک به پیش‌بینی حرکات کوتاه مدت آینده بازار استفاده می‌کنند اما این معامله‌گران هرگز از توانایی این اندیکاتور برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت آگاهی ندارند. همانطور که در چارت پایین می‌بینید، میانگین حرکتی یک خط دائما در حال تغییر است که داده‌های گذشته را هموار می‌کند و در عین حال اجازه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت را به معامله‌گر می‌دهد. ملاحظه کنید که چگونه در روند صعودی قیمت می تواند در برخورد با میانگین حرکتی حمایت شود و چگونه در روند نزولی نقش سطح مقاومت را بازی می‌کند.
معامله‌گران می‌توانند از میانگین‌های حرکتی به روش‌های مختلفی استفاده کنند؛ مثلاً هنگامی که قیمت خط میانگین را رو به بالا قطع می‌کند، حرکت صعودی بازار قابل پیش‌بینی خواهد بود یا وقتی قیمت به زیر خط میانگین می‌رسد زمان خارج شدن از معامله را نشان می‌دهد. صرف نظر از چگونگی کاربرد میانگین حرکتی، این اندیکاتور به طور خودکار محدوده‌های حمایت و مقاومت را مشخص می‌کند. بیشتر معامله‌گران دوره‌های زمانی متفاوتی را در سیستم میانگین حرکتی خود تجربه می‌کنند تا بتوانند یکی از بهترین شرایط را برای مشخص کردن این سطوح پیدا کنند.
اندیکاتورهای دیگر در معاملات فارکس
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای بسیاری برای شناسایی حرکات قیمتی آینده بازار بهینه سازی شده‌اند. این اندیکاتورها در نگاه اول پیچیده به نظر می‌آیند و برای استفاده از آن به تمرین و تجربه کافی نیاز است. با وجود این پیچیدگی‌ها، تمامی اندیکاتورها از قوانین مشخص بازار پیروی می‌کنند و با ارائه داده‌ها سعی در آسان نمودن تحلیل بازار دارند.
به عنوان مثال، ابزار تحلیلی فیبوناچی مورد علاقه بسیاری از معامله‌گران کوتاه مدت است، زیرا این ابزار سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را به خوبی شناسایی می‌کند. استدلال در مورد محاسبه سطوح مختلف حمایت و مقاومت این اندیکاتور فراتر از حوصله این مقاله است و در مقاله‌ای دیگر به آن خواهیم پرداخت. اما به تصویر زیر دقت کنید و ببینید که چگونه خطوط این اندیکاتور با سطوح حمایت و مقاومت هماهنگ است.
اهمیت محدوده‌های قیمتی
به یاد دارید که از سطح حمایت به عنوان کف قیمت و از سطح مقاومت به عنوان سقف قیمت نام بردیم؟
در ادامه‌ی این قیاس، قیمت مانند توپ پلاستیکی است که در یک اتاق بالا و پایین می‌رود و به کف (سطح حمایت) برخورد می کند و سپس دوباره به سمت سقف (سطح مقاومت) باز می‌گردد. یک توپ که همچنان در بین کف و سقف به حرکت خود ادامه می‌دهد، شبیه به یک جفت ارز معاملاتی است که در حال تثبیت قیمت خود بین محدوده‌های حمایت و مقاومت است. حال تصور کنید که در اواسط پرواز به توپ ضربه‌ای وارد شود. این نیروی اضافی اگر در مسیر صعود اعمال شود، توپ را به سمت سطح مقاومت سوق می دهد و اگر در جهت پایین باشد، توپ را به سمت سطح حمایت خواهد راند. در هر صورت برای شکستن محدوده‌های حمایت یا مقاومت، یک نیروی اضافی یا احساسات و هیجانات معامله‌گران ضروری است.
غالباً، بعد از شکست یک سطح و تلاش قیمت برای بازگشت، سطح حمایت تبدیل به مقاومت می‌شود و برعکس این اتفاق هم در روندهای صعودی دیده می‌شود که با شکست سطح مقاومت و عبور قیمت از آن، در ادامه حرکتی که قیمت تمایل به برگشت دارد، سطح مقاومت تبدیل به حمایت شده و مانع از پایین آمدن قیمت می‌گردد. چارت‌های قیمت به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا محدوده‌های حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و در مورد اهمیت و اعتبار این سطوح، سرنخ‌هایی را ارائه می‌دهد. این سرنخ‌ها شامل موارد زیر می‌گردند:
تعداد برخوردهای قیمت
هر چه تعداد برخورد قیمت به سطح مقاومت یا حمایت بیشتر باشد، نشانه‌ای از اعتبار بالای آن سطح است. هنگامی‌که برخورد زیاد قیمت‌ها سطح حمایت یا مقاومت را تایید کنند، بیشتر خریداران و فروشندگان متوجه این سطوح شده و تصمیم‌گیری‌های معاملاتی خود را با توجه به این سطح برنامه‌ریزی می‌کنند.
پیشینه حرکات قیمت
محدوده‌های حمایت و مقاومت در بعضی سطوح مشخص‌تر هستند. برای مثال، روندی که با حرکت سریع و صعودی و رقابت و احساسات بیشتر معامله‌گران همراه است، در برخورد با یک سطح مقاومت یا حمایت مشخص‌تر متوقف می‌شود. اما اگر این روند کند و ضعیف باشد، تاثیر سطوح بر آن کمتر خواهد بود. این نمونه‌ی خوبی برای نشان دادن اثر روانشناسی بازار بر ابزارهای تحلیلی است.
حجم معاملات در سطوح خاص قیمت
بیشترین معاملات خرید و فروش در سطوح مشخصی انجام می‌شود که سطوح مقاومت و حمایت‌های قوی را تشکیل می‌دهند. دلیل این امر آن است که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران این سطوح قیمتی را از گذشته به یاد دارند و مایل به استفاده مجدد از آنها هستند. هنگامی‌که فعالیت شدید در حجم بالایی رخ می‌دهد و قیمت کاهش می‌یابد، سطح حمایت شکسته می‌شود. غالباً با شکست محدوده و عبور قیمت از آن، معاملات فروش زیادی باز می‌شوند. معمولاً در این شرایط معاملات خرید قبلی نیز بسته می‌شوند، زیرا ترجیح معامله‌گران بر بستن معامله در محدوده شکست و با زیان کم است و نه در حد زیان مشخص شده.
زمان
اگر سطوح به طور مرتب در طی یک بازه زمانی طولانی آزمایش شوند، محدوده‌های حمایت و مقاومت قوی‌تری ایجاد می‌کنند.
سطح حمایت
سطوح حمایت و مقاومت تنها یکی از مفاهیم مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است و ابزارها و الگوهای فراوانی در این روش تحلیلی مورد بررسی قرار می‌گیرد.مفهوم پایه‌ای حمایت و مقاومت شامل سطوح حمایت یا همان کف قیمتی و سطوح مقاومت یا همان سقف قیمتی است. قیمت‌ها سقوط می‌کنند و به سطح حمایت برخورد می‌کنند که در این شرایط یا در همانجا متوقف شده و باز می‌گردند یا سطح را شکسته و از آن عبور کرده و مسیر خود را به سمت سطح حمایت بعدی ادامه می‌دهند.
تعیین سطوح حمایت بعدی می‌تواند به طور چشمگیری بازده یک استراتژی سرمایه‌گذاری کوتاه مدت را بهبود بخشد. زیرا این پیش‌بینی به معامله‌گر تصویر دقیقی می‌دهد که چه محدوده‌ای می‌تواند مانع از سقوط قیمت در هنگام برگشت یا اصلاح آن باشد. در مقابل، پیش‌بینی سطوح مقاومت نیز می‌تواند سودمند باشد. زیرا این سطوح به طور بالقوه می‌توانند به معاملات خرید صدمه بزند. با شناسایی این سطوح، محدوده‌هایی را که سرمایه‌گذاران تمایل بالایی به فروش دارند مشخص می‌کنند. همانطور که در بالا ذکر شد، چندین روش مختلف برای شناسایی محدوده‌های حمایت و مقاومت وجود دارد، اما صرف نظر از روش، تفسیر همواره یکسان است. این سطوح مانع از حرکت قیمت در جهت معینی می‌شوند.
بدون ریسک با 10.000 دلار معامله کنید
مهارت معامله‌گری خود را با حساب دمو در بازار فارکس بسنجید. با هزاران معامله‌گر رقابت کنید و سیستم معامله‌گری خود را ارتقا دهید! پیش از به خطر انداختن پول خود، معاملات را در یک محیط مجازی آزمایش کنید. استراتژی معاملاتی خود را بررسی و تجربه لازم را کسب کنید و سپس با آمادگی وارد بازار فارکس شوید. هم اکنون حساب دمو خود را افتتاح کنید.
