معاملات فارکس در صورت مناسب بودن شرایط بازار معاملات میتوانند برای شما سود بسیاری به همراه داشته باشند.
اما همیشه انجام هر معامله ای همراه با ریسک است.
شما به عنوان یک معاملهگر باید بتوانید موقعیتهایی را برای معاملات خود انتخاب کنید که برخلاف تصورات شما پیش نروند.
چگونه میتوان ریسک معاملات را به بهترین روش محاسبه کرد؟
یک معاملهگر حرفه ای فارکس میداند که حفظ سرمایه به اندازه کسب سود مهم است.
تمرکز بر مدیریت ریسک در معاملات گوناگون اعم از بازار سهام، بازار فیوچرز، CFD و بازارهای ارز خارجی (فارکس) مهم است.
باید گفت محاسبه ریسک اولین قدم در کنترل ریسک است است.
در معاملات فارکس معمولا معاملهگران با پیپ کار میکنند.
از این واحد اندازهگیری برای اندازه گیری تغییرات قیمت در بازار استفاده میشود.
معمولا در اغلب جفت ارزها، قیمت عرضه و تقاضا با استفاده از پیپ مشخص میشود.
پیپ نشاندهنده کوچکترین واحد نرخ ارز و حرکت آن است که از نظر عددی معمولاً یک صدم درصد یا 0.0001 و یا چهارمین رقم اعشار در نظر گرفته میشود.
یک نقطه شروع خوب در روش معاملاتی مناسب که بر کاهش ریسک تمرکز دارد، براساس تصمیمگیری درباره میزان ریسک ساخته میشود.
حداکثر ریسک قابل تحمل در هر معامله چقدر است؟
یکی از دغدغه های همیشگی معامله گران مدیریت سرمایه و میزان سرمایه تحت ریسک است.
اغلب معاملهگران ترجیح میدهند در هر معامله 1 تا 3٪ از موجودی کل حساب خود را تحت ریسک قرار دهند.
آیا این به معنای این است که اگر ریسک کلی شما 3٪ باشد و بخواهید 2 معامله انجام دهید باید ریسک هر معامله برابر با 1.5٪ باشد؟
به مثال زیر در این رابطه توجه کنید:
فرض کنید موجودی حساب شما برابر با 1000 دلار باشد و معامله خود را با جفت ارز EUR/USD با نرخ 1.41764 انجام میدهید.
انتظار شما از این جفت ارز حرکت صعودی آن است اما برای رعایت احتیاط تصمیم میگیرید استاپ لاس خود را در 1.41714 قرار دهید.
قرار دادن استاپ لاس در یک سطح پایینتر میتواند ریسک بالا در معاملات شما را کاهش دهد.
در این شرایط اگر بازار سیر نزولی پیدا کند، این میزان استاپ لاس به معنای کاهش 50 پیپ نسبت به قیمت خرید شما است.
اگر ارزش هر پیپ را 1 دلار در نظر بگیرید، میزان ضرر معاملاتی شما نیز برابر با 50 دلار خواهد بود.
اگر شما در مقابل مارجین معامله کنید، قرار گرفتن در معرض این ریسک تنها در افت پیپ اثر میگذارد و مارجین کل شما را تغییر نمیدهد.
استاپلاسها
یکی از عناصر مهم در زمینه ریسک معاملاتی، استاپ لاس است.
البته تعیین استاپ لاس یکی از سه فاکتور مهمی است که معاملهگران باید در کنار سطح ورود و تارگت قیمت مورد نظر خود به آن توجه کنند.
تمامی این فاکتورها میتوانند به شما در رسیدن به سود در معامله و حفظ سرمایه کمک کنند.
دستور استاپ لاس میتواند در یک سفارش باز برای کاهش پتانسیل ریسک سود، در صورت پیش نرفتن معامله شما براساس استراتژی معاملاتی موجود در نظر گرفته شود.
توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد علی رغم تمام محاسبات ممکن است تغییرات ناگهانی در بازار فارکس اتفاق بیفتد و سرمایهگذاری شما را تحت تاثیر قرار دهد.
در این شرایط داشتن یک استاپ لاس در نزدیکی نقطه ورود میتواند ضررهای ناشی از این تغییرات را جبران کند.
استاپ لاس را میتوان در سطحی نزدیک به سطح حمایت قبل در نظر گرفت.
زمانی که قیمتها به صورت نزولی پیش بروند، استاپ لاس، پوزیشن باز شما را میبندد.
استاپ لاسها انواع مختلفی دارند که شرایط گوناگونی را از نظر انعطافپذیری برای معاملات شما فراهم میکنند.
یکی از این استاپ لاسها، تریلینگ استاپ لاس نام دارد که به صورت یک تنظیم متحرک با سطوح از پیش تعیین شده است و بسته به حرکت قیمتها تعریف میشود.
استاپ لاس را تنها میتوان در سطوح زیر پوزیشن باز قرار داد.
حجم پوزیشنها
تعیین حجم پوزیشنها یکی دیگر از روشهای استراتژیک است که به شما در تعیین حجم مناسب برای کنترل حداکثر میزان ریسک برای هر پوزیشن کمک میکند.
تفاوت بین قیمت ورودی و استاپ لاس میتواند تصویر واضحی از ریسک پوزیشن به شما ارائه دهد.
درک درست از ریسک هر پیپ و محل قرار دادن استاپ لاس میتواند در تعیین ریسک به شما کمک کند.
استاپ لاسها در هر پوزیشن براساس متغیرهای گوناگون تعیین میشوند.
اگر گپ یک سهم زیر استاپ لاس معاملهگر قرار بگیرد علی رغم تعیین حجم مناسب پوزیشن، معاملهگران بیشتر از حد تعیین شده در معرض ریسک قرار میگیرند.
محاسبه پیپ
ریسک پیپ تفاوت بین نقطه ورود و نقطهای است که دستور استاپ لاس خود را در آن تعیین میکنید.
اندازه یک پیپ، تعیین کننده میزان سود یا ضرر شما در معامله است.
محاسبه دقیق مقدار پیپ به عنوان معیار مناسبی برای ارزیابی صحیح ریسک در نگهداری از یک پوزیشن است.
روشهای محاسبه پیپ CFD و Spread-Betting متفاوت است.
CFD ها قراردادهای استاندارد در هر بازار هستند، در حالی که Spread-Betting در هر بازار بر اساس هر نقطه تعیین میشود.
معاملهگر باید درک درستی از میزان سرمایهای که برای هر معامله اختصاص میدهد داشته باشد.
با استفاده از این اطلاعات میتوانید ریسک خود را به طور موثر مدیریت و ضررهای معاملاتی خود را کنترل کنید.
یک معامله گر باهوش تنها به فکر کسب سود نیست بلکه به پایین نگه داشتن سطح ضررهای خود نیز بسیار توجه میکند.
به همین دلیل است که چگونگی محاسبه ریسک در معاملات بسیار اهمیت دارد.