اندیکاتورهای ایمپالس، میزان تغییر در قیمت های بسته شده را اندازه گیری می کنند. از این اندیکاتورها برای شناسایی ضعف ترند و پتانسیل موارد قابل تغییر استفاده می شوند. کاربرد این اندیکاتورها می توانند به شما در شناسایی حرکت های قوی در بازار کمک کنند و به این ترتیب زمینه مناسبی را جهت بدست آوردن سود برای معامله گر فراهم کنند.
در این مقاله، چندین نکته مهم و ارزشمند را درباره استفاده از اندیکاتورهای ایمپالسیو یاد می گیریم:معاملات بر اساس مومنتوم قیمت ها می تواند به اندازه معاملات بر پایه نواحی حمایت و مقاومت سودمند باشد.
از اندیکاتورهای ایمپالس برای چه کاری استفاده می شود؟
از این اندیکاتورها برای حل سوالاتی استفاده می شود که اندیکاتورهای مقاومت/ حمایت نمی توانند به آنها جواب بدهند. برای مثال:
فرض کنید که یک جفت ارز، تمام نقاط مربوط به حمایت/مقاومت را پشت سر گذاشته باشد و در حال ایجاد کردن نقاط کف و اوج در نمودار باشد، بنابراین، در این شرایط هیچ سطح حمایت/مقاومت وجود ندارد تا اطلاعاتی درباره قرار دادن یا صرف نظر کردن از پوزیشنی را به ما بدهند.
آیا این پوزیشن ارزش باز کردن دارد و یا بهتر است از آن صرف نظر کرد؟ فرض کنید معامله گری پوزیشن خود را در زمان مناسب برای ترندی که تا مدت کوتاهی ادامه داشته باشد، قرار ندهد. چگونه می تواند تشخیص دهد که همچنان فرصت کافی برای استفاده از این روند را در اختیار دارد؟
چگونه یک معامله گر می تواند ریسک خرید در موقعیت ماکزیمم یا فروش در حالت مینیمم را حذف کند یا کاهش دهد؟
در شرایطی که معامله گر نسبت به وضعیت بازار اطمینان نداشته باشد، می تواند منتظر موقعیتی مانند عقب نشینی بازار بماند اما زمانی که برای بدست آوردن این موقعیت صبر می کند، ریسک از دست دادن موقعیت های مناسب را نیز، افزایش می دهد.
ممکن است فردی معامله موفقی را باز بگذارد و قصد دارد آن را تا حد امکان نگه دارد اما از طرفی دیگر نمی خواهد با باز ماندن طولانی مدت معامله، بخشی از برد خود را به باخت تبدیل کند. در این شرایط، آیا سعی می کنید سود بدست آورید یا بخشی و یا حتی کل پوزیشن خود را به امید کسب سود با استفاده از استاپ ها رها می کنید؟
اگر نگاهی به روند پیشروی طلا، از می 2009 تا آگوست 2011، بیندازید، می بینید که این فلز ارزشمند توانست به اوج های تاریخی جدیدی برسد و تنها 8 ماه از 27 ماه را در روندی نزولی حرکت کرده است و در اثر بازگشت های بسیار کمی که انجام داده بود توانست سطوح حمایت کوتاه مدتی را ایجاد کند. به این ترتیب، افرادی که منتظر عقب گرد بسیار مشخص قیمت ها بودند، بزرگترین ترند سال را از دست دادند، این در حالی بود که طلا در آن زمان، اوج های تاریخی را به عنوان رکورد ثبت کرد بنابراین می توان نتیجه گرفت که در این شرایط، منتظر ماندن برای عقب نشینی قیمت ها در یک روند صعودی، کار عاقلانه ای نیست.
توجه داشته باشید که بسیاری از معامله گران درآمد خود را با پیشبینی صحیح آنچه که در آینده برای بازار معاملات اتفاق می افتد، بدست می آورند. اندیکاتورهای حمایت/مقاومت اتفاقات گذشته را تحت پوشش قرار می دهند، این مسئله در پیشبینی پرایس اکشن های آینده مفید است اما توجه کنید که این اندیکاتورها تنها می توانند قدرت سطوح حمایت/مقاومت را برای شما مشخص کنند اما نمی توانند به شما این اطلاعات را بدهند که آیا یک ترند به اندازه کافی قدرت شکستن سطوح حمایت/مقاومت را دارد یا خیر. به علاوه، این اندیکاتورها، زمانی که جفت ارزها یا سایر دارایی ها بتوانند تمام سطوح حمایت/مقاومت را بشکنند و به اوج یا کف برسند، نمی توانند اطلاعاتی درباره تغییر حرکت قیمت ها در اختیار شما قرار دهند.
خوشبختانه باید بگوییم که راه خوبی برای حل این مشکلات سخت وجود دارد! در چنین شرایطی معامله گر می تواند با استفاده از اندیکاتورهای ایمپالس، معاملات ایمپالس را انجام دهد.
مزایای استفاده از اندیکاتورهای ایمپالس
این اندیکاتورها می توانند افق دید ما را نسبت به آینده قیمت ها باز کنند زیرا:
- ضعیف یا قوی تر شدن ترند را نشان می دهند
- می توانند به شما بگویند که آیا یک دارایی با توجه به محدوده قیمت برای دوره قبلی خاص ، شرایط اشباع خرید یا فروش را تجربه کرده است یا خیر.
با استفاده از این اطلاعات می توان تغییرات را پیش بینی کرد و نسبت به ادامه روند بوجود آمده یا متوقف شدن آن دید مناسبی پیدا کرد. به عبارت دیگر، انجام معاملات ایمپالس همراه با اندیکاتورهای آن شانس شما را برای استفاده از شرایط موجود و رسیدن به سود، بیشتر می کند. در زیر به چند نمونه از موثرترین و در دسترس ترین این اندیکاتورها اشاره می کنیم:
- باند بولینگر دوگانه
- MA یا Mobile Stocking Crosses
- 3 نوع از نوسانگرهای اصلی: میانگین متحرک همگرا/واگرا (MACD)، شاخص نیروی نسبی (RSI) و استوکاستیک ها.
اما چرا بازار طلا؟ معرفی مختصر و روابط این بازار
تعجب می کنید که چرا ما در مقاله ارزی از نمودار طلا استفاده می کنیم؟ معمولاً ، ارزها و مواد خام اغلب به هم مرتبط هستند و بنابراین گاهی به عنوان جایگزین یکدیگر معامله می شوند. به عنوان مثال ، از آنجا که کانادا یک تولید کننده عمده نفت است ، DAC اغلب با قیمت نفت حرکت می کند اما در شرایط خاص، مذاکره درباره جفت ارز DAC بیشتر از نفت یا برعکس انجام می شود.
اگرچه انواع مختلف دارایی ها ، مانند سهام ، کالاها و ارزها، تفاوت های قابل توجهی در رفتار خود دارند – به عنوان مثال ، جفت ارزهای فارکس تمایل دارند در مقادیر نسبتاً کمی نسبت به کالاهایی که نوسان بیشتری دارند، نوسان کنند که همین امر نشان دهنده این است که می توان از روش های معامله مربوط به این کالاها، به جای هم استفاده کرد.
در این میان طلا را به عنوان موردی خاص می شناسند زیرا زمانی که ارزش یکی از ارزهای پرکاربرد مانند دلار یا یورو کاهش پیدا کند، ارزش طلا افزایش پیدا می کند.
به همین دلیل، زمانی که تحلیل های فاندامنتال برای ارزهای دلار و یورو مثبت نباشد و معامله گران نتوانند درباره فروش یا خرید این ارزها تصمیم گیری کنند، ترجیح می دهند در بازار طلا به دلیل امنیت بالاتر آن، معاملات خود را انجام دهند. معمولاً زمانی که نگرانی های جهانی درباره ثبات سیستم سرمایه گذاری در کل دنیا افزایش می یابد، معامله گران به سراغ طلا می روند. به عنوان مثال، می توان گفت ارزش طلا در دوره های بدهی دولت ها و بانکی اتحادیه اروپا صعودی بوده است. در چنین زمان هایی، معامله گران معمولاً یک باره اقدام به خرید طلا می کنند زیرا:
- به نظر می رسد که یورو از بین برود
- ممکن است بانک فدرال آمریکا دلارهای زیادی چاپ کند تا به اروپا کمک کند و اقتصاد ایالات متحده را از پیامدهای احتمالی بحران اقتصادی در اتحادیه اروپا دور کند.
در حقیقت ، اگر شما یک جدول زمانی از بحران اتحادیه اروپا و یک نمودار هفتگی طلا را که این سال ها را پوشش دهد باهم مقایسه کنید ، متوجه خواهید شد که طلا اغلب به بالاترین سطح صعود می کند.
اندیکاتورهای ایمپالس چگونه کار می کنند؟
این اندیکاتورها بر نرخ تغییر قیمت متمرکز می شوند
در حالی که محاسبات دقیق ریاضی و تأکید ها بین اندیکاتورهای مختلف ایمپالس متفاوت است اما همه آنها سعی می کنند تا دیدگاهی در مورد:
- تغییر قیمت با سرعت بیشتر یا کمتر
- نرخ تغییرات ارز که قدرت یا ضعف ترند را مشخص می کند.
برای مثال:
- افزایش مداوم سرعت یک روند که به صورت نزولی یا صعودی حرکت می کند نشان دهنده قدرت ترند است
- با این حال، شتاب زیاد در حرکت روند به معنای «فرسودگی روند» یا چرخش ماکزیمم( یا مینیمم در روند نزولی) نشان دهنده خوشبین بودن نسبت به پایانی بسیار خوب در یک روند صعودی( یا بدبینی در روند نزولی) است که باعث ناپدید شدن خریداران حاضر (یا فروشندگان در روند نزولی) می شود و به این ترتیب زمینه برای پایان یک روند و معکوس شدن آن را فراهم می کند. با وقوع این شرایط، آنالیزگران تحلیل های خود را درباره جفت ارزها به این صورت ارائه می دهند:
- «Overdrawn»: اگر قیمت بسیار سریع افزایش پیدا کند یا در یک دوره طولانی افزایش داشته باشد، انتظار می رود که به زودی این روند معکوس شود و شروع به نزول کند.
- « Overwritten»: اگر قیمت با سرعت زیادی کاهش یابد و یا در مدت زمان طولانی به صورت نزولی پیش رود، می توان انتظار افزایش آن را داشت.
اما توجه داشته باشید که از این مفاهیم به دقت استفاده کنید. گاهی اوقات، اصطلاحات اشباع خرید یا اشباع فروش برای موقعیت هایی استفاده می شوند که قیمت به میزان زیادی به صورت نزولی یا صعودی حرکت کرده باشد این در حالی است که در واقع، عامل سرعت نقش اساسی را در این شرایط ایفا کرده است.