مدیریت پول و سرمایه مهمترین عامل تعیین کننده سود و زیان در استراتژیهای معاملات فارکس است که به عنوان یکی از ملزومات معاملاتی از آن یاد می شود. توجه داشته باشید، ورود مناسب به معاملات و داشتن استراتژی موثر برای خروج از آنها، بدون روش های مدیریت سرمایه درست، نه تنها نمی تواند پتانسیل سود رسانی به شما را افزایش دهد بلکه شما را با ضرر زیادی رو به رو می کند.
دو عنصر مهم در مدیریت پول و سرمایه وجود دارد که معامله گران باید به آن توجه کنند:
اینکه چه درصدی از حساب معاملاتی خود را در هر معامله تحت ریسک قرار می دهند و اینکه چه درصدی از حساب آنها که همیشه تحت ریسک قرار دارد، آیا به صورت کامل اندازه گیری می شود یا تنها بخشی از آن را در نظر می گیرند؟
باید گفت که هیچ پاسخ منطقی به این سوالات وجود ندارد و جواب آنها کاملاً وابسته به اشتیاق معامله گر برای ریسک کردن و میزان تحمل او در برابر ضرر است.
ریسک های حساب شما
شما با هر بار معامله، حساب خود را تحت ریسک قرار می دهید. حتی در صورت داشتن استاپ لاس نیز ضرری بیش از انتظار خود تجربه می کنید.
بنابراین واضح است که اگر به صورت همزمان چندین معامله را انجام دهید با ریسک ضرر بیشتری روبرو خواهید شد. توجه داشته باشید که اگر معاملات زیادی را تنها با یک ارز و در یک جهت انجام دهید، ریسک ضرر خود را چند برابر می کنید.
ممکن است هیچگاه بیش از 2% از حساب خود را برای بازکردن معاملات تحت ریسک قرار ندهید و یا بیش از 1.5% از سرمایه خود را برای تنها یک معامله با ریسک رو به رو نکنید اما باید همیشه نسبت به ارزهای انتخابی خود و ارتباط آنها با ارزهای بانک مرکزی، هشیار باشید.
به عنوان مثال، کسی که معامله فروش را با فرانک سوییس در ژانویه گذشته و با لوریج کمی به نسبت 4:1 انجام داده احتملاً حساب خود را متوقف کرده است زیرا تغییرات این ارز بسیار دراماتیک و نامعلوم بوده است.
همچنین در نظر داشته باشید، اگر با فارکس یا سایر نمادهایی که همبستگی مثبتی با هم دارند معامله می کنید، بهتر است محدودیتی برای کل معاملات باز که کاملاً به هم ارتباط دارند، در نظر بگیرید.
به عنوان مثال می توان گفت که دلار کانادا و نفت ارتباط مثبت زیادی باهم دارند. میزان دقیق حداکثر ریسکی که باید بپذیرید به خود شما بستگی دارد اما توجه داشته باشید که پس از کاهش 25 درصدی حساب خود ، تنها برای بازگشت به حالت اول باید موجودی خود را 33 درصد افزایش دهید.
هرچه میزان ضرر شما بیشتر باشد، بازگشت به وضعیت اولیه سخت تر است. دقت داشته باشید که در صورت تجربه ضرر 50 درصدی باید موجودی خود را 100% افزایش دهید.
میزان ریسک برای هر معامله چقدر است؟
بعد از اینکه محدودیت هایی را براساس نوع ارز انتخابی خود برای حساب معاملاتیتان تعریف کرده اید، در مرحله بعد باید میزان ریسک خود را برای هر معامله به صورت دقیق مشخص کنید.
دلایل مختلفی وجود دارد که شما باید با استفاده از آنالیزهای مناسب، اندازه پوزیشن مورد نظر را در استراتژی فارکس خود تعیین کنید اما توجه داشته باشید که هر گونه ریسک در هر معامله باید به صورت درصدی از کل سرمایه محاسبه شود. سرمایه کل حساب را می توانید با مشاهده مقدار وجه نقد بدست آمده در حساب خود تعیین کنید.
توصیه می کنیم که همیشه در معاملات خود بدترین حالت را در صورت رو به رو شدن با ضرر، پیشبینی کنید.
با استفاده از این روش می توانید در هر معامله، بدون تبعیت از ریسکی ثابت، میزان ریسک قابل تحمل خود را با توجه به موجودی حساب، تعیین کنید.
استراتژی های فارکس بیشتر تمایل به ایجاد ضرر و یا جبران خسارت ها دارند نه توزیع یکنواخت نتایج.
استفاده از بخشی از سرمایه برای تعیین اندازه هر معامله به معنای ریسک کمتر در صورت مواجه با ضرر و بدست آوردن سود بیشتر در صورت داشتن درآمد است.
چنین شرایطی حالات سودده شما را به حداکثر می رساند و میزان ضررتان را در حداقل حالت ممکن قرار می دهد.
استفاده از مبالغ ثابت برای سرمایه گذاری در معاملات می تواند حساب شما را به نابودی بکشاند و یا هزینه سنگینی را به شما تحمیل کند تا جایی که نتوانید وضعیت خود را اصلاح کنید. در زیر به بخشی از المان های ضروری برای تعیین میزان ریسک در هر معامله اشاره می کنیم:
- بدترین عملکردی که می توانید داشته باشید چیست و چگونه به نظر می رسد؟ آیا می توانید از نظر روانشناختی با کاهش 10٪ ، 20٪ یا حتی بدتر کنار بیایید؟ آیا مجبورید تا این حد در حالت منفی پیش بروید؟
- فرکانس و تکرار مبادلات هم به عنوان یک عامل می تواند بر ماکزیمم ضرر شما تاثیرگذار باشد.
- درصد سود و ضرر قابل انتظار شما چقدر است؟ به این مثال توجه کنید:
اگر استراتژی معاملاتی شما بر مبنای 80% ضرر ایجاد شده باشد اما در 20% باقی مانده با 10 بار ریسک رو به رو شوید، میزان ریسک در معاملات تان باید کمتر از زمانی باشد که در 40% از معاملات مد نظرتان برای سود، 3 بار ریسک می کنید.
اگر استراتژی خروج شما انعطاف پذیر باشد، می توانید تنها در مدتی کم برآوردی مختصر از نحوه تغییرات بدست آورید.
آیا می توانید تا جایی که امکان دارد با توجه به اندازه اکانت خود، معاملات کمتری انجام دهید؟
به مثال دیگری توجه کنید: فرض کنید موجودی حساب معاملاتی شما برابر با 100 دلار باشد و می خواهید 1% از آن را برای معامله خود تحت ریسک قرار دهید. در این شرایط، برای هر پیپ باید به اندازه یک پنی ریسک کنید و استاپ لاس خود را 100 پیپ در نظر بگیرید که البته ممکن است بروکر به شما اجازه چنین کاری را ندهد. در صورت رو به رو شدن با این وضعیت بهتر است میزان سرمایه خود را افزایش دهید یا استراتژی خود را به جای افزایش ریسک برای هر معامله، تغییر دهید.
آیا حساب معاملاتی شما از پس اندازتان تشکیل شده است یا تنها شامل بخشی از سرمایه شما است؟
اگر اکوییتی شما برابر با 25 هزار دلار باشد و موجودی حساب شما 10 هزار دلار باشد، در مقایسه با یک حساب 1000 دلاری، قدرت تحمل کمتری دارد.
همیشه به یاد داشته باشید که استراتژی مدیریت سرمایه شما بیشتر از آنکه تأثیر مستقیمی بر سود و ضررتان داشته باشد، روی نرخ و میانگین درآمدتان تأثیر می گذارد.
استاپ لاس و اندازه پوزیشن
هیچ گاه نباید استاپ لاس را براساس مینیموم مقدار مجاز تعیین کنید. به این مثال توجه کنید:
اگر می خواهید ماکزیمم 20 دلار برای هر معامله ریسک کنید اما کمترین میزان پوزیشنی که بروکر به شما اجازه باز کردن می دهد برابر با 1 دلار برای هر پیپ باشد، تعیین استاپ لاس در سطح 20 پیپ در حالی که ارزش هر پیپ 1 دلار باشد واقعاً وحشتناک است.
در این موقعیت بهتر است به دنبال بروکر دیگری باشد و یا در صورت امکان، بالانس حساب معاملاتی خود را افزایش دهید یا در نهایت در صورت تمایل از استاپ لاسی به میزان 20 پیپ استفاده کنید.
با این حال، توجه داشته باشید که باید استاپ لاس را با اندازه گیری متوسط نوسانات به ویژه در معاملات روند مشخص کنید که به نوبه خود بخشی مهمی در مدیریت سرمایه است.
برای مثال، استفاده از دامنه متوسط 20 روزه برای تعیین سقف و سپس، مشخص کردن سایز پوزیشن بر اساس درصدی از سرمایه حسابتان، جزو روش های رایج مدیریت ریسک در استراتژی ترند های معاملات فارکس است. توجه داشته باشید که حتی اگر استاپ لاس خود را براساس سطوح تکنیکال تعیین کرده باشید، تعیین اندازه پوزیشن با استفاده از نوسانات قیمتی همچنان توصیه می شود.
به عنوان مثال ، اگر دامنه متوسط 20 روز در طولانی مدت دو برابر محدوده تعیین شده باشد، می توانید نیمی از ریسک مرجع را به ازای هر پیپ از سرمایه خود، به خطر بیندازید.