راه های زیادی برای کسب درآمد در فارکس وجود دارد، اما برای انتخاب یک استراتژی سودآور باید نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید.
اکثر معامله گران فارکس این عقیده را دارند که تنها یک راه صحیح برای معامله وجود دارد که تصور اشتباهی است!
طبیعت انسان نسبت به تغییر مقاوم است، به همین دلیل پذیرش استراتژی مناسب معاملاتی که توسط دیگر معامله گران موفق امتحان شده است بسیار آسان تر از یافتن استراتژی خود است.
یک معامله گر حرفه ای برای تطبیق با شرایط بازار فارکس باید به صورت مداوم استراتژی خود را تغییر دهد.
ماهیگیری و اسکی مانند معامله در جهت بازار و خلاف آن است.
ماهیگیران صبور، آرام هستند و از الگوی خاصی پیروی می کنند.
برعکس، اسکی بازها هیجان، سرعت و حرکت را دوست دارند و سعی می کنند از اصلاحات سود ببرند.
با این حال، شما نباید به طور کامل به این مدل ها اعتماد کنید، بلکه فقط باید هنگام انتخاب استراتژی فارکس، ترجیحات خود را در نظر بگیرید.
بازه زمانی
انتخاب چارچوب زمانی دومین سوالی است که اکثر معامله گران فارکس از آن به عنوان اولویت اصلی خود نام می برند.
معمولاً معامله گرانی که ترجیح می دهند در چارچوب یک روند کار کنند، از معاملات میان مدت و بلند مدت استفاده می کنند.
دلیل این کار این است که این روند طی چند ماه و نه چند روز، توسعه می یابد.
به عنوان یک قانون، موثرترین راه برای کسب پول در بازه زمانی کوتاه مدت، استفاده از نمودارهای ساعتی و و رسیدن به تارگت سود 30 پوینت است.
تارگتهای سود کمتر از 30 پوینت به عنوان اهداف غیر موثر در نظر در نظر گرفته می شوند زیرا شامل اسپرد می شوند.
به عنوان مثال، شناور ترین جفت ارز در بازار فارکس EUR/USD است که میزان اسپرد آن ( تفاوت بین قیمت خرید و فروش) به 3 پوینت هم می رسد.
اگر معامله گر سطح سود و ضرر خود را به فاصله 10 پیپ از قیمت خرید تعیین کند، باید 13 پیپ (10 پیپ + 3 پیپ اسپرد) بدست آورد یا پس از رسیدن به 7 پیپ (10 پیپ – 3 پیپ اسپرد) با استفاده از استاپ لاس از معامله خارج شود.
نسبت سود / ضرر برای چنین معاملات کوتاه مدتی بسیار پایین است و عملاً شانس کسب سود را از بین می برد.
انواع آنالیزها
پس از تعیین بازه زمانی مناسب، باید انواع آنالیزهایی را که می توانند در تصمیم گیری های شما نقش مثبتی داشته باشند، تعیین کنید.
آنالیزها به دو نوع اصلی تکنیکال و فاندامنتال تقسیم می شوند.
جالب است بدانید که هر یک از این آنالیزها، طرفداران خاص خود را دارند و یکدیگر را زیر سوال می برند.
افرادی که طرفدار آنالیز فاندامنتال هستند ، پیش بینی حرکات قیمت توسط آنالیزگرهای تکنیکال را مسخره می کنند، در مقابل، آنالیزگرهای فاندامنتال ، کارگروه مقابل خود را نوعی فالگیری می دانند.
اخبار اقتصادی، گزارش های اقتصادی و نظرات نمایندگان موسسات مالی جزو ابزارهای آنالیزگرهای فاندامنتال به شمار می روند.
طرفداران آنالیز تکنیکال نیز به نوبه خود، به ناکارآمدی و ناسازگاری داده های فاندامنتال اشاره می کنند و معتقدند که هرگونه خبری در نرخ گذاری جفت ارزها تأثیر می گذارد، بنابراین در این شرایط می توان حرکت قیمت ها را در نمودارها پیشبینی کرد.
اما سوال این است که کدام یک از این آنالیزها مناسب است؟
باید بگوییم هیچ یک!
استفاده تنها از آنالیز تکنیکال یا فاندامنتال، شبیه شرکت کردن در مسابقه بوکس با یک دست است.
ممکن است آنالیز گرهای فاندامنتال ادعا کنند که میزان تقاضا، قیمت نفت را به بشکه ای 100 دلار خواهد رساند و در نتیجه آن ارزش دلار آمریکا و کانادا یکسان خواهد شد.
اما اگر فروش جفت ارز USD/CAD در اشباع فروش آغاز شود، با وجود واگرایی بین اندیکاتور مومنتوم و قیمت حتی در صورت درست بودن پیشبینی ها، فروشندگان ضرر خواهند کرد.
از سوی دیگر، یک معامله گر تکنیکال، ممکن است در سطح فیبوناچی شروع به فروش کند اما اخبار غیر منتظره اقتصادی ممکن است باعث جهش صعودی قیمت و رسیدن آن به چندین سطح مقاومت شود.
در این شرایط، یک پوزیشن فروش باز، با ضرر زیادی رو به رو می شود.
آنالیزهای فاندامنتال برای پوزیشن های بلند مدت و آنالیز تکنیکال برای پوزیشن های کوتاه مد
با وجود تمامی این اختلاف نظرها باید گفت که استفاده از این آنالیزها در جای مناسب خود می تواند زمینه موفقیت شما را فراهم کند.
رویدادهای مهم اقتصادی، مانند رشد تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره و تراز پرداخت ها، در درازمدت مستقیماً بر جهت روند تأثیر می گذارد.
برای مثال، حرکت GBP/USD در سال 2005 را در نظر بگیرید (شکل 1).
در آن زمان، بانک فدرال رزرو نیویورک نرخ بهره صندوق های فدرال را برای 200 واحد پایه از 2.25 to به 4.25 افزایش داد.
بانک انگلستان نیز به نوبه خود با کند شدن رشد اقتصادی و کاهش شاخص احساسات مصرف کننده روبرو شد و مجبور شد نرخ بهره را از 4.75 درصد به 4.5 درصد کاهش دهد.
در نتیجه، تفاوت بین نرخ بهره به حداقل رسید (در سال 2006، نرخ بهره ایالات متحده و انگلیس برابر بود).
معامله گرانی که شاهد کاهش نرخ بهره در بلند مدت بوده اند توانستند با نزولی شدن ارزش GBP/USD سود قابل توجهی کسب کنند.
وضعیت USD/JPY دقیقاً برعکس بود (شکل 2).
با افزایش نرخ بهره آمریکا و باقی ماندن نرخ بهره ژاپن در صفر، ارزش این جفت ارز طی چند ماه 20 % افزایش یافت.
معامله گرانی که این پیشرفت را پیش بینی کرده بودند، توانستند در معاملات بلند مدت سود قابل توجهی کسب کنند.
اگر آنالیز فاندامنتال را ابزاری مناسب برای کسب سود در دراز مدت در نظر بگیریم پس آنالیز تکنیکال روشی برای کسب سود در کوتاه مدت است.
می توان این روند را با این واقعیت توضیح داد که اخبار اقتصادی در این نوع از آنالیز به سرعت روی داده ها اثر ندارند.
در این شرایط، قیمت به تدریج بین سطوح حمایت و مقاومت ثابت می شود و در نهایت از آن ناحیه خارج می شود.
توجه داشته باشید که این نوع از آنالیزها، طرفداران خود را در بازار معاملات فارکس دارند و شما به عنوان معامله گر باید به این نتیجه برسید که کدام یک از آنها می تواند برای استراتژی معاملاتی شما مناسب باشد.
مهم نیست که دستاورد شما چه حد هست، همیشه خطر شکست را در ذهن داشته باشید.
ابتدا خود را درک کنید و قبل از ورود به معاملات مطالعه کافی داشته باشید.
هیچ وقت حرکات بازار معاملات را حدس نزنید.