تعیین نقطه خروج پیش از باز کردن معامله راهی برای ایجاد انضباط هیجانی است.
وقتی با بزرگترین حجم ممکن خود معامله می کنید باید معامله تان فورا سودآور باشد چون در اینصورت میزان ضرر بسیار زیاد خواهد بود.
کلید موفقیت در داد و ستد انضباط هیجانی است. پول درآوردن به هوش ربط ندارد. در داد و ستد کسی که به سادگی می پذیرد اشتباه کرده موفق خواهد شد.
برای یک معامله گر ” توجیه کاری”، مسیری است که بی برو برگرد به شکست منتهی می شود. اگر خسته و کلافه شده اید کار درستی نیست که به معامله کردن ادامه دهید.
عامل اصلی در کسب ثروت
حفظ سرمایه و انتظار کشیدن تا زمان مناسب برای به دست آوردن سودهای استثناییست.
معاملات شما آینه تمام نمای شخصیت شماست
بازارهای مالی جای عجیبی است. مکانی بسیار مناسب برای خودشناسی که با عیار بالایی خودتان را به خودتان نشان میدهد. لطفا پرسش های زیر را در ذهن خود مرور کنید تا گام به گام جلو برویم.
- تا به حال چند بار برایتان پیش آمده که با طمع معامله ی در سود خود را با ضرر بسته باشید؟
- چند بار معامله در سود خود را با اندک منفعتی بسته اید و بعد از آن حرکت اصلی مارکت آغاز شده؟
- چند بار نقاط حد ضرر را نادیده گرفته اید و به آن پایبند نبوده اید و حساب شما در ضرر سنگین تر فرو رفته؟!
- شایعات و دهان بینی چقدر به شما آسیب زده؟
- نداشتن آگاهی و کسب نکردن دانش چه مقدار به شما ضرر زده؟
- چقدر با عصبانیت و به منظور پس گرفتن ضرر قبلی، بی گدار به آب زده اید؟
- مدام بعد از انجام معامله استرس دارید و حرکت کندلها ضربان قلبتان را بالا. پایین می برد؟
- ریسک های زیادی روی معاملات خود انجام میدهید؟
- معاملات در ضرر خود را به حال خود رها می کنید تا سنگین و سنگین تر شوند؟
- آیا بیش از حد درگیر معاملاتتان هستید و وقتی برای خودتان نمی گذارید؟
- چند بار دچار ناامیدی شده اید و قصد ترک این بازار را داشته اید؟
و سوالات بیشماری که همه شما با آن درگیر بوده اید و با آنها آشنا هستید. شما در شخصیت خود هر نقصی داشته باشید دقیقا همان عیب در معاملات شما منعکس می شود و چه بسا با ضریب بالاتر و هزینه های سنگین تر.
اما واقعا راه حل چیست؟
می توان این مشکل را بصورت معکوس حل کرد یا حداقل به دنبال اصلاح آن بود. یعنی اشکالات خود را در معامله گری با اصلاح شخصیت خود شروع کنید. مثلا اگر در معاملات خود استرس دارید منشأ این استرس در سایر قسمت های زندگی شما نیز هست که باید برطرف شود.
اگر موقع معامله حالت انتقام دارید و می خواهید معاملات غلطی که قبلا انجام داده اید را با هر قیمتی که شده جبران کنید پس شما در زندگی شخصی خود نیز فردی انتقام جو هستید که باید اصلاح شوید.
اگر فردی عجول هستید معاملات شما هم عجولانه و نسنجیده است. اگر ترسو یا بیش از حد اعتماد به نفس دارید معاملات شما نیز متاثر خواهند بود. حتی عصبیت و خشم شما نیز کاملا در معاملاتتان نمایان خواهد بود.
اگر شخصی هستید که عوامل خارجی بازار را دلیل شکست خود می دانید پس در زندگی شخصی خود نیز همیشه دیگران را مسبب عقب افتادگی خود می دانید.
و لذا به همین صورت تمام معایب خود در معامله گری را در شخصیت خودتان جستجو کرده و اقدام به اصلاح آن کنید.
به قول قدیمی ها اخلاقت را درست کن تا احوالت اصلاح شود.
پس با اصلاح شخصیت خود در زندگی می توانید به اصلاح شخصیت خود در معامله گری برسید. شما اگر بهترین متد های سود آوری و بهترین روش های تکنیکالی را هم که داشته باشید ولی با یک شخصیت معامله گری ضعیف نمی توانید موفق شوید. معامله گری علاوه بر داشتن یک ماشین خوب نیاز به یک راننده مناسب هم دارد.
جفری کندی در کتاب راهنمای بصری امواج الیوت/ میگوید: یک معاملهٔ موفق از سه عنصر تشکیل شده است:
- تسلط روانی معامله گر ( 60 درصد);
- مدیریت ریسک (حدود 30 درصد);
- سبک و روش معاملاتی (تنها در حدود 10 درصد).
اکثریت معامله گران زمانی که در زیان فرو می روند، دست پاچه می شوند و با از دست دادن اعتماد به نفس نمی توانند یک موقعیت معاملاتی را مدیریت کنند. زیرا آنها بیشتر فردی ایده آلیست بوده اند تا واقع گرا. اینجا تنها و تنها عامل تجربه یاری رسان است؛ زیرا معامله گر باید در گذشته در موقعیت های زیان ده بسیاری قرار گرفته باشد تا بتواند با تسلط روانی آنرا مدیریت کند. دانستن زمانی که در معامله ای اشتباه هستید، مهمتر از دانستن زمانی است که در معامله ای درست قرار دارید.
مثالش مانند یک تیم فوتبال است که وقتی شکست می خورد/ عقب افتاده، توان بازسازی فکری و سیستماتیک خود را داشته باشیم. در زندگی روزمره ما نیز این وضعیت نمود دارد؛ افرادی که با چالش ها درگیر نبوده اند و همیشه در حالت stable (ثبات) بوده اند، با اندک گرفتاری و بحران جا میزنند!!
به همین دلیل است که اعتقاد دارم اگر سبک معاملاتی شما هرچند قوی باشد، شیوه استفاده از آن و تسلط_روانی فرد در موقعیت های پیچیده و سیال بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. افرادی در بازارهای مالی موفق اند که التهاب دوران ها را تجربه کرده باشند و با تکیه بر دانش اکتسابی از این تلاطم ها بتوانند در موقعیت های چالش برانگیز بازارها بر هیجانات خود مسلط بوده و صحیح ترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنند.
دانستن اینکه چه زمانی معامله نکنید به اندازه دانستن اینکه چه زمانی باید معامله کنید اهمیت دارد، این دو تابع یکدیگر هستند. معامله گران موفق می دانند که بیش از آنکه در بازار باشند، خارج از آن خواهند بود و با این مورد مشکلی ندارند. در هنر صبوری استاد هستند و به این درک رسیده اند که صبر، سودآور است. همیشه در بازار حضور داشتن برای شما سودآور نیست، زیرا خود را در معرض خطر ضرر قرار می دهید. شما از طریق برنامه ریزی دقیق و ریسک های به موقع که ریسک به سود خوب و احتمال بالایی از حرکت قیمت در مسیر مورد نظر شما را داشته باشد سود کسب می کنید.
اهمیت روانشناسی معامله و داشتن دیسیپلین
دستورالعمل های خرید را مشخص کنید.
اگر مطلب را دنبال می کنید فهمیده اید که ابتدا قوانین خروج از معامله توضیح داده شده است. علت این امر این است که خروج از معامله بسیار مهم تر از ورود به آن است و اگر استراتژی معاملاتی شما شرایط خروج مناسب نداشته باشد ، حتی با وجود ورودهای مناسب بازهم شکست خواهید خورد.
یک دستورالعمل ورود مناسب بطور مثال به این صورت خواهد بود که:
“اگر سهم الف سیگنال خرید بدهد و هدف اول مقاومتی حداقل 2 برابر حد ضرر باشد و همچنین در نقطه کف حمایتی هستیم ، پس وارد معامله میشویم”
ابزارهای سیگنال دهنده به شما باید آنچنان پیچیده باشند که تا جای ممکن تمام پارامترهای دخیل در وضعیت سهام را شناسایی کرده و در بهترین موقعیت سیگنال صادر کنند اما در عین حال باید آنچنان ساده باشند که نتایج برای تصمیم گیری به صورت واضح پیش رویتان قرار گیرد. اینجاست که نقش برنامه های کامپیوتری پر رنگ تر خواهد شد.
اگر شما در یک روز 20 موقعیت مناسب برای بررسی داشته باشید ، قطعا ارزیابی و تصمیم گیری بدون کمک ماشین بسیار سخت و خسته کننده خواهد بود. نرم افزارها اصولا تریدر های بهتری نسبت به افراد هستن چرا که تحت تأثیر احساسات قرار نگرفته و متناسب با قوانین ، تصمیم درست را میگیرند. اگر تمام شرایط درست باشد وارد معامله می شوند و هر زمان که به سود پیش بینی شده و یا حد ضرر رسیدند خارج میشوند.
بنابراین گسترش پیوسته ابزار و امکانات و برنامه های آنالیز کننده و همچنین بالابردن مهارت فردی در شناسایی و جایگزینی ابزار های دقیق تر بجای ابزارهای نادقیق و بطور خلاصه تجهیز هرچه بیشتر خودتان با یادگیری و استفاده از برنامه های در دسترس ، گام مهمی در یافتن بهترین نقاط ورود به معامله خواهد بود.
معاملهگری به کمک حمایت و مقاومت
تعاریف حمایت و مقاومت
حمایت یک محدوده قیمتی است که انتظار میرود یک روند نزولی به دلیل افزایش تقاضا در آن سطح متوقف گردد. با کاهش قیمت، تقاضا برای خرید افزایش مییابد، بنابراین سطح حمایت را تشکیل میدهد. همچنین، با افزایش قیمتها، محدودههای مقاومت به دلیل فروش زیاد ایجاد میشوند.
با شناسایی سطوح یا محدودههای حمایت و مقاومت، نقاط ورود و خروج با ارزشی برای معاملات بدست میآید. زیرا قیمت با رسیدن به این سطوح، به دو شیوه عمل خواهد کرد:
- برگشت و فاصله گرفتن از محدودهی حمایت و مقاومت;
- شکست و عبور از آن به سمت محدودهی بعدی.
بیشتر معاملات مبتنی بر این باور شکل میگیرد که سطوح حمایت و مقاومت شکسته نخواهد شد. معاملهگران میتوانند با توجه به این که قیمت، سطوح را میشکند یا در برابر آنها متوقف میشوند، وارد معامله شوند. اگر محدوده شکسته شد، با حد زیان پایین از معامله خارج میشوند و اگر قیمت در محدوده متوقف شد و شروع به حرکت در جهت مخالف کرد معامله خود را باز نگه خواهند داشت که معمولاً در این شرایط حركات قیمت قابل توجه خواهد بود.
نکات کلیدی
تحلیل تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاطی که قیمت متوقف یا معکوس شده است، استفاده میکند. این اتفاق غالباً در مسیر روندها دیده میشود.
سطوح حمایت معمولاً در روندهای نزولی که متوقف شدهاند و در نتیجهی افزایش تقاضا رخ میدهند.
سطوح مقاومت غالباً در روندهای صعودی که به طور موقت متوقف شدهاند و در اثر افزایش عرضه شکل میگیرند.
عددهای رند در چارت قیمت
یکی دیگر از ویژگی های سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت به سختی حرکت کرده و تغییرات قیمتی کم میشود. بیشتر معاملهگران بیتجربه تمایل زیادی به خرید و فروش در اعداد رند دارند، زیرا احساس میکنند قیمت در اعداد رند به ارزش واقعی خود رسیده است. اغلب معاملهگران خُرد و حتی سرمایهگذاران کلان، حدهای سود و زیان خود را در قیمتهای رند قرار میدهند و معمولاً از قیمتهایی غیر رند مانند 50.06 استفاده نمیکنند. به دلیل قرار گیری حجم بالایی از معاملات در این قیمتها، این محدودهها قدرت گرفته و در روند بازار تاثیرگذار میشوند. اگر کلیه مشتریان یک بانک سرمایهگذاری با حد سود مثلاً 55 دلار وارد معامله فروش شوند، برای انجام این معاملات فروش تعداد بسیار زیادی معامله خرید انجام میشود و طی این روند سطح مقاومت ایجاد می گردد.
مهمترین اخبار اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر بازارهای مالی
به نقل از راشاتودی، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، جروم پاول را برای دومین بار به عنوان نامزد ریاست فدرال رزرو (بانک مرکزی این کشور) معرفی کرد.
گزارش ها حاکی است که این اقدام به طور گسترده از سوی ناظران بازار پیش بینی شده بود.
بایدن در حساب رسمی توییتر خود گفت: آمریکا به رهبری ثابت، مستقل و مؤثر در فدرال رزرو نیاز دارد. به همین دلیل است که من جروم پاول را برای بار دوم به عنوان نامزد رئیس شورای حکام سیستم فدرال رزرو و دکتر لائل برینارد را به عنوان نامزد نایب رئیس شورای حکام معرفی خواهم کرد.
بر اساس این گزارش، اقدام بایدن نشاندهنده تداوم سیاستهای پولی فعلی فدرال رزرو در زمانی است که واشنگتن با چالشهای حیاتی از جمله افزایش تورم در بحبوحه تلاشها برای احیای اقتصاد کند به دلیل همهگیری کرونا مواجه است.
پاول در اولین دوره خود توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، به عنوان رئیس بانک مرکزی منصوب شد.
وی اقدامات تهاجمی بانک مرکزی در واکنش به مشکلات اقتصادی ناشی از همه گیری کرونا را رهبری کرده است و با وجود افزایش قیمت کالاهای مصرفی، نرخ بهره کلیدی را نزدیک به صفر نگه داشته است.
رؤسای جمهور آمریکا 3 بار مجوز برداشت از ذخایر استراتژیک این کشور را صادر کردهاند که جدیدترین آنها مربوط به 2011 طی جنگ لیبی میشود. یک بار هم در 1991 در بحبوحه جنگ خلیج فارس و یک بار طی طوفان کاترینا در 2005، از این ذخایر برداشت شده بود.
طبق قوانین برداشت از ذخایر استراتژیک، شرکتهای نفتی میتوانند نفت خام را از این ذخایر وام بگیرند و بعد آن را برگردانند و یا محصولات پالایششده نفتی بهعلاوه سود آن را باز گردانند.
جنگ نفتی آمریکا با اوپک؛ برداشت از ذخایر استراتژیک نفتی کلید خورد.
به نقل از رویترز، انتظار میرود وزارت انرژی آمریکا برداشت از ذخایر استراتژیک نفتی را هماهنگ با سایر کشورها اعلام کند.
طبق گفته منابعی از دولت آمریکا، برداشت از این ذخایر با چندین کشور هماهنگ شده است.
رئیسجمهور آمریکا بهدنبال بالا رفتن قیمت بنزین در کشور و کاهش نرخ محبوبیت خود، از چین، هند، کره جنوبی و ژاپن خواسته بهطور هماهنگ از ذخایر نفتی خود برداشت کنند.
کاخ سفید همچنین بارها تولیدکنندگان اوپک را برای افزایش عرضه نفت تحت فشار گذاشته است. ائتلاف اوپک پلاس در دوم دسامبر اجلاسی جهت تصمیمگیری در مورد روند افزایش تولید برگزار میکند.
آمریکا نتوانسته ائتلاف اوپک پلاس را متقاعد به افزایش تولید بیشتر نفت کند. اکثر تولیدکنندگان این ائتلاف عقیده دارند دنیا با کمبود نفت مواجه نیست. مقامات اوپک پلاس هشدار دادهاند در برابر اقدام آمریکا برای آزادسازی ذخایر نفتی ساکت نمینشینند.
مقامات ژاپن و هند بهدنبال راههایی برای آزادسازی ذخایر ملی خود بههمراه آمریکا و سایر اقتصادهای بزرگ هستند.
رؤسای جمهور آمریکا 3 بار مجوز برداشت از ذخایر استراتژیک این کشور را صادر کردهاند که جدیدترین آنها مربوط به 2011 طی جنگ لیبی میشود. یک بار هم در 1991 در بحبوحه جنگ خلیج فارس و یک بار طی طوفان کاترینا در 2005، از این ذخایر برداشت شده بود.
طبق قوانین برداشت از ذخایر استراتژیک، شرکتهای نفتی میتوانند نفت خام را از این ذخایر وام بگیرند و بعد آن را برگردانند و یا محصولات پالایششده نفتی بهعلاوه سود آن را باز گردانند.