روند تمایل قیمت به حرکت در یک جهت خاص در طی یک دوره زمانی مشخص است. روندها میتوانند بلندمدت، کوتاه مدت، نزولی، صعودی و حتی رِنج باشند. موفقیت در سرمایهگذاری بازار فارکس با توانایی شناسایی روندها و موقعیتهای نقاط ورود و خروج صحیح، گره خورده است. بیایید نگاهی به برخی از مراحل روندهای فارکس و چگونگی تأثیر آنها بر سرمایهگذاران بیندازیم.
تاثیر روندهای اقتصادی بر ارزها
در اغلب اوقات، اقتصاد قدرتمند ارز قوی نیز به همراه دارد. قدرت اقتصادی سرمایهگذاران را جذب میکند که این امر تقاضا برای ارز را بالا میبرد. اخیراً، تقاضا برای طلا به عنوان جایگزین ارزهای رایج، منجر به افزایش تقاضای ارز کشورهای تولید کننده طلا از جمله استرالیا، آفریقای جنوبی و کانادا شده است.
نمونهای از روند چارت قیمتی دلار استرالیا به دلار آمریکا
ملاحظه میکنید که چگونه عوامل اقتصادی (در این مورد افزایش تقاضای طلا و نرخ بهره بالاتر در استرالیا) تقاضا برای ارز استرالیا را افزایش داده است. این امر تا زمانی که نرخ ارز بیش از حد زیاد نشود ادامه خواهد یافت و بر صادرات استرالیا تأثیر منفی میگذارد. همچنین، عوامل دیگر اقتصادها نیز باید در نظر گرفته شوند زیرا هیچ واحد پولی مجزا از اقتصاد جهانی نیست. همواره تاثیر تمامي اقتصادها بر هر ارز باید مورد بررسی قرار گیرد.
تصویر زیر چارت هفتگی AUD/USD را نشان میدهد. روند صعودی نرخ دلار استرالیا در برابر دلار آمریکا به سادگی قابل شناسایی است. در حالی که قیمت (نرخ ارز) در کانال صعودی قرار گرفته است اما معاملات فروش کوچک، نوساناتی در حرکت صعودی آن ایجاد کردهاند. با این وجود حرکت منطقی رو به بالای قیمت همچنان ادامه دارد.
دلار آمریکا به دلار کانادا
از سوی دیگر، در مورد دلار آمریکا به دلار کانادا در تصویر شماره 2، دلار آمریکا ارز پایه و دلار کانادا عرض مقابل است. همانطور که چارت قیمت مشخص شده است. دلار آمریکا ضعیف شده و نسبت به دلار کانادا روند نزولی را در پیش گرفته است.
«روند دوست معاملهگر است»؛ این یک اصطلاح رایج در بین معاملهگران است. با وجودی که این توصیه خوبی به شمار میرود ما باید توجه داشت که «روند دوست شما است … تا زمانی که به پایان برسد».
روندها در برابر محدودههای رِنج
سوال اینجا است:
- آیا روندی در کار است یا قیمت در محدوده رِنج قرار دارد؟
- کجا و چه زمانی یک روند آغاز خواهد شد؟
- کجا و چگونه به پایان خواهد رسید؟
اجازه دهید اول به این سوالات که ممکن است روند از کجا آغاز گردد و بعد از آغاز چگونه وارد معامله شویم، بپردازیم. برای پاسخ به این سؤالات، ما به کمک تحلیل تکنیکال نیاز داریم. برای انجام سادهترین حالت تحلیل تکنیکال از یک چارت هفتگی استفاده کردهایم و تنها دو اندیکاتور را مورد بررسی قرار دادهایم.
اندیکاتور اول مووینگ اوریج ساده با دوره 20 است که بر اساس قیمت بسته شدن کندل محاسبه میگردد. در ادامه، همین اندیکاتور را اجرا کرده و تنها این بار بالاترین قیمت را برای محاسبات انتخاب میکنیم. سپس میانگین متحرک سوم با دوره 20 روزه را بر اساس محاسبه پایینترین قیمتها قرار میدهیم. نتیجه این مراحل، کانال میانگین متحرک است که به حرکات قیمت کاملاً پویا واکنش نشان میدهد.
ما از این کانال برای شناسایی صعودی یا نزولی بودن چارت استفاده میکنیم. فرض ما بر این است که با شکسته شدن خط پایینی کانال، روند پتانسیل یک حرکت نزولی را دارد. با شکسته شدن خط بالای کانال احتمال حرکت صعودی قیمت افزایش مییابد.
همچنین توجه داشته باشید که گاهی اوقات قیمت از کانال خارج میگردد اما به دلیل تمایل به بازگشت به روند قبلی و افزایش نوسانات، دوباره به داخل کانال باز خواهد گشت. همچنین قیمت همواره تمایل به تعدیل و بازگشت به میانگین دارد. این تمایل به میانگین، بسته به جهت روند فرصتهای مناسب خرید یا فروش را برای معاملهگران فراهم میکند.
به جز میانگین متحرک، از اندیکاتور RSI با دوره 2 به جای دوره 14 نیز برای این بررسی استفاده شده است. در این حالت محدودههای اندیکاتور را بر روی 10 و 90 به جای 30 و 70، تنظیم میکنیم.
چارت فرصتهای جذابی را نشان میدهد. به RSI دقت کنید. هر بار که نشانگر از محدوده 90 عبور کرده است و سیگنال فروش داده، روند نیز نزولی بوده و قیمت از خط پایین کانال میانگین متحرک خارج شده است. همچنین هر بار که نشانگر از RSI خارج میشود، قیمت نیز به داخل کانال باز میگردد و فرصت معاملاتی جدیدی رقم میخورد.
در مقابل، با حرکت روند به سمت بالا، همزمان با رسیدن RSI به محدوده 10، امکان خرید جدید فراهم میشود.
معاملهگری به روش فوق به معنای انجام معاملات تنها در جهت روند و در زمان اصلاح قیمت است. بدین ترتیب اصلاح قیمت هر بار فرصتی در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
بسیاری از معاملهگران به دنبال نقطه عطف روند هستند. نقطه عطف روند محل شروع یا پایان یک روند است. برای یافتن این نقاط بازگشتی، باید به الگوهای قیمت (مانند کف یا سقفهای دوقلو)، فیبوناچی و خطوط روند توجه کنیم. برگشت معمولاً در محدوده 127.2 یا 161.8 فیبوناچی رخ میدهد. بهتر است از فیبوناچی در تایمفریم هفتگی استفاده شود و همراه با آن چارت روزانه نیز بررسی گردد. نقاطی که خطوط فیبوناچی در هر دو چارت سیگنال مشابهای داشته باشند، میتوانند اهمیت بیشتری پیدا کنند.
همچنین خواهید فهمید که برخی روندها نسبت به سایرین قویتر هستند. در حقیقت، بعضی چنان پررنگتر میشوند که قیمتها منحنی j شکل یا پارابولیکی را نشان میدهند. در چارت بعدی نمونهای از منحنی قیمت پارابولیکی را مشاهده میکنیم. این حرکت هیجانی است زیرا این معاملهگران هستند که قیمت را بالا میبرند، در حالیکه کل مجموع کالاها از جریان صندوقهای قوی سود میبرند. در این حالت تقاضای برابر و طبیعی برای محصول پایهای وجود نخواهد داشت. این شرایط مانند درب سینما است که بعد از اتمام فیلم باز میشود اما افرادی که دیر به درب میرسند تحت فشار قرار میگیرند. معاملهگرانی هم که دیر به این معاملات وارد شوند، صدمه خواهند دید.
معاملهگران همواره باید از اشکال منحنی آگاه باشند، زیرا منحنیهای پارابولیک نشان دهنده ذهنیت «حبابی» در حال توسعه در بازار است.
اهمیت روند در بازار فارکس
طرفداران امواج الیوت مشاهده میکنند که بازارهای دارای روند در یک موج محرک پنج مرحلهای و به دنبال آن اصلاح سه مرحلهای ABC حرکت میکنند. بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند پیوتها را بشمارند. به ویژه پیوتهایی را در نظر میگیرند که قیمت در آنها به سطح یک مقاومت قوی رسیده باشد.
ما قادر به پیشبینی آینده نیستیم اما میتوان با احتساب عوامل مختلف، موفقیت احتمالی معاملات را محاسبه کرد. از آنجایی که همه گمانه زنیها مبتنی بر شانس است نه یقین، ما باید مراقب خطر باشیم و از روشهایی برای مدیریت ریسک استفاده کنیم.
هنگامیکه وارد معامله میشویم، تنظیم حد زیان از ضروریات است و مانع از به خطر افتادن دارایی میگردد. به یاد داشته باشید که معاملهگران حرفهای بازار میدانند که غالب حد زیانها در کجا قرار دارند و در شرایط خاص (خصوصاً در زمان نقدینگی پایین) میتوانند موجب بسته شدن معاملات ما گردند. بنابراین، حد زیان باید در قیمتی قرار گیرد که با رعایت احتیاط، موجب خروج زود هنگام از معامله نگردد.
برای مدیریت حد زیان به بهترین شکل در بازارهای دارای روند، از «حد زیانهای متغیر» استفاده کنید.
جمعبندی
معاملات در جهت روند بسیار مفید هستند اما باید هوشیار باشیم که هر روند زمانی به پایان میرسد یا اصلاح میگردد. با مشاهده و بررسی روانشناسی بازار، توجه به اخبار و زمان آن و استفاده از تحلیل تکنیکال برای کمک به ورود و خروجهای مناسب، باید استراتژی شخصی خود را بسازید. این استراتژی باید مبتنی بر خصوصیات شخصی شما توسعه یافته، سودآور و به سادگی قابل اجرا باشد.