تارگتها و استاپهای معاملاتی نقش مهمی در موفقیت معاملهگران فارکس دارند.
بسیاری از معاملهگران تازه وارد، تارگت خروج خود را در سطوح دلخواه قرار داده و به این ترتیب رویکرد معاملاتی خود را تحت تاثیر عواقب جدی قرار خواهند داد.
تعیین سطح خروجی که به نقطه ورود شما بسیار نزدیک و یا دور باشد میتوانند پتانسیل سود شما را کاهش دهند.
ما تصمیم گرفتهایم در این مقاله درباره استاپ لاس، تارگت سود، فاکتورهای مهم از جمله نسبت سود به ریسک، حجم پوزیشن و انواع مختلف استاپها صحبت کنیم.
اهمیت تارگت خروج
کیفیت تحلیل معاملاتی شما تنها عامل تعیین کننده موفقیت در معاملات شما نیست.
اگر سطح ضرر و سود برداشتی خود را به درستی تعیین نکنید، در صورت داشتن یک استراتژی معاملاتی قوی نیز سود شما همچنان کاهش مییابد.
سطوح استاپ لاس و سود نیز نقش مهمی در مدیریت ریسک شما دارند.
اگر اهداف سود خود را بسیار دورتر از قیمت ورودی قرار دهید، ممکن است روند موجود قبل از برخورد به تارگت سود شما معکوس شود.
به طور مشابه، اگر هدف سود خود را بسیار نزدیک به قیمت ورودی خود قرار دهید، ممکن است نتوانید حداکثر سود را از معاملات خود بدست آورید.
درباره استاپ لاس نیز وضعیت مشابه است.
اگر استاپ لاس را بسیار دورتر از سطح ورود قرار دهید ریسک ضرر خود را افزایش میدهید و در صورت نزدیک قرار دادن آن بهنقطهورود، ممکن است در اثر نوسانات بازار به سرعت متوقف شوید.
به همین دلیل تعیین استاپ لاس و تارگت سود در معاملات نقش مهمی در عملکرد شما ایفا میکند.
تنها شناسایی ست آپهای پر سود کافی نیست اگر نتوانید در نقطهای مناسب از معاملات خود خارج شوید، با ضرر در معاملات مواجه خواهید شد.
نسبت ریسک به سود
نسبت ریسک به سود با توجه به حجم پوزیشن، استاپ لاس و تارگت سود شما تعیین میشود.
به عنوان مثال، اگر استاپ لاس شما 50 پیپ و تارگت سودتان 100 پیپ با قیمت ورودی شما فاصله داشته باشد، نسبت ریسک به سود معامله شما برابر با 2:1 است.
این بدان معناست که سود احتمالی شما 2 برابر ضرر خواهد شد.
یک معامله با نسبت ریسک به سود 1:1 نشان دهنده این است که هر دو سطح ضرر و زیان و برداشت سود به یک اندازه از قیمت ورودی فاصله دارند.
تحقیقات نشان میدهد، معاملهگرانی که حداقل نسبت ریسک به سود 1 را اتخاذ میکنند، موفق تر از معاملهگرانی هستند که از نسبتهای R/R پایینتر استفاده میکنند.
معاملهگری که معاملات خود را با نسبت 1=R/R انجام میدهد، برای رسیدن به نقطه سر به سر به نرخ سود 50 درصدی نیاز دارد.
از سوی دیگر، نسبتهای R/R کمتر از 1 به نرخ سود نسبتاً بالاتری نیاز دارند، زیرا در این گونه از معاملات میزان ضرر بیشتر از سود حاصله خواهد شد.
به شما پیشنهاد میدهیم که در معاملات نسبت ریسک به سود خود را 1 یا بالاتر در نظر بگیرید.
می توان گفت که از جمله بهترین نسبتهای ریسک به سود برابر با 2 است به این معنا که معاملهگر میزان سود خود را دو برابر ضرر ایجاد شده در نظر میگیرد.
انواع استاپها
استاپها انواع مختلفی دارند که در زیر به هریک از آنها به اختصار اشاره میکنیم.
توجه داشته باشید که هر یک از این استاپها مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند که معاملهگران فارکس باید با توجه به شرایط از آنها استفاده کنند.
استاپهای زمانی
استاپهای زمانی بر اساس یک دوره زمانی از پیش تعیین شده تعریف میشود که معاملهگر با توجه به آن پوزیشن خود را میبندد.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر تصمیم بگیرد که پس از بسته شدن بازار نیویورک، پوزیشن خود را ببندد به معنای اتمام روز معاملاتی فعلی یا هفته معاملاتی جاری او است.
استاپهای زمانی در میان معاملهگران روزانه که نمیخواهند پوزیشنهای خود را در طول شب باز بگذارند، بسیار محبوب است.
استاپ سهام
معامله گرانی که از استاپهای سهام استفاده میکنند، تنها بخشی از سرمایه معاملاتی خود را در هر معامله تحت ریسک قرار میدهند.
به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است تصمیم بگیرد که 3٪ از سرمایه معاملاتی خود را در هر معامله تحت ریسک قرار دهد.
در این صورت فرد استاپ لاس خود را بر اساس همین شرایط تعیین میکند.
تحت ریسک قرار دادن بخش کمی از حساب معاملاتی شما از جمله مهمترین فاکتورهای قوانین مدیریت ریسک است.
توجه داشته باشید که استاپ ضرر خود را بر اساس استاپ سهام تعریف نکنید.
استاپهای نمودار
اندازه استاپ لاسها باید بر اساس سطوح تکنیکال مهم نمودار مانند سطوح حمایت و مقاومت، فیبوناچی ها و خطوط روند تعیین شوند.
بسیاری از معاملهگران موفق از استاپهای نمودار استفاده میکنند و حد ضرر خود را چند پیپ بالاتر از سطح مقاومت یا چند پیپ پایینتر از سطح حمایت مهم قرار میدهند.
استاپهای نوسانی
این استاپ بر اساس نوسانات اخیر یک جفت ارز تعیین میشود.
به عنوان مثال، اگر جفت ارزEUR/USD به طور متوسط در بازه زمانی معاملاتی 4 ساعته، 30 پیپ حرکت کند، استاپ نوسانی دو برابر طول متوسط نوسانات جفت ارز تعیین میشود.
استاپ لاس از سرمایه معاملاتی شما در زمان حرکت بازار خلاف انتظار شما محافظت میکند.
این در حالی است که تارگت سود، بهره شما را از معامله و حتی افزایش آن را تضمین میکند.
قرار دادن تارگت سود بسیار دورتر از سطح ورود، ریسک ضرر شما را در صورت معکوس شدن روند بازار افزایش میدهد.
نحوه تعیین سود
سطوح حمایت و مقاومت
مانند سطوح استاپ لاس، از حمایت و مقاومت نیز میتوان برای تعیین تارگت سود استفاده کرد.
سطوح حمایت و مقاومت مهم را در نمودار شناسایی کنید و تارگت سود خود را بر این اساس قرار دهید.
در پوزیشن شورت، سود خود را چند پیپ بالاتر از سطح حمایت قرار دهید و برای پوزیشن لانگ، چند پیپ زیر سطح مقاومت را هدف بگیرید.
تارگت سود خود را واقع بینانه در نظر بگیرید.
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی میتواند به شما در اندازه گیری میزان نوسان قیمت در یک جفت ارز کمک کند.
اگر در نمودار 1 ساعته معامله می کنید، تعیین تارگت سود به اندازه دو برابر میانگین نوسانات هفتگی جفت ارز امری منطقی نیست.
سطوح فیبوناچی اکستنشن
این سطوح که به نام فیبوناچی expansion یا projection نیز شناخته میشوند، بر اساس دنباله اعداد فیبوناچی عمل میکنند که از سطح اصلاحی فیبوناچی 100% فراتر میروند.
بسیاری از پلتفرم های معاملاتی محبوب به شما امکان میدهند این سطوح را همراه با سطوح اصلاحی ترسیم کنید.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار کلاسیک اغلب پس از مواجه با برک اوت، یک سطح سود را تعیین میکنند.
برای مثال، تارگت سود در الگوی سر و شانه، با توجه به برک اوت و بر اساس ارتفاع الگو که از خط گردن تا بالای سر کشیده میشود، تعیین خواهد شد.