تعیین اهداف معاملاتی میتواند تاثیر مثبتی بر معاملات فارکس داشته باشد.
در این مقاله سعی داریم نوع درست و نادرست اهداف معاملات فارکس را بررسی کنیم.
چرا اهداف درست بر معاملات شما تاثیر می‌گذارند و اینکه چگونه باید پیشرفت اهداف خود را دنبال کنید؟
تنها کسب درآمد در بازار فارکس ارزشی ندارد، زیرا نداشتن هدف میتواند معامله‌گر را درگیر چرخه معیوبی کند.
تعریف هدف میتواند دیسیپلین خاصی در معاملات شما ایجاد کند و شما را در بازار معاملات ثابت قدم و پایدار نگه دارد.
علت تعیین اهداف معاملاتی
برای ثابت قدم بودن در دنیای معاملات و عمل کردن به برنامه معاملاتی خود باید در بازار معاملات هدف داشته باشید.
برای معامله گران تازه وارد فارکس این کار به معنای تعیین یک هدف فرآیند محور به جای متمرکز شدن بر نتایج است.
به عنوان مثال تعیین هدف بر اساس مدیریت ریسک و آنالیز تکنیکال و یا حتی روتین‌های روزانه میتواند تاثیر مثبتی بر پایداری شما در معاملات بگذارد.
نباید‌های یک هدف معاملاتی
در مقابل، تعیین یک هدف پولی و رسیدن به سرمایه زیاد نمی‌تواند گزینه مناسبی برای اهداف شما باشد.
بازارها پویا و متغیر هستند و نمی‌توانند فرصت‌های معاملاتی را به صورت خطی برای شما فراهم کنند.
همیشه برخی از بازه‌های زمانی معاملاتی برای شما مناسبند و با سبک معاملاتی شما مطابقت دارند، در حالی که بازه‌های دیگر برای روش معاملاتی شما مناسب نیستند.
توجه داشته باشید که حفاظت از دارایی و سرمایه باارزش‌تر از تعیین اهداف مالی است زیرا معامله‌گران نمی‌توانند کنترلی بر شرایط و نوسانات بازار داشته باشند.
اهدافی که به صورت کامل مشخص نشوند و یا نتوان آنها را به درستی اندازه‌گیری کرد، اهداف مناسبی در بازار معاملات نیستند.
به عنوان مثال:
عبارت‌های «منضبط‌تر باشید»، «سازگارتر باشید»، «با این استراتژی معاملاتی بهتر معامله کنید» جملات نامشخصی هستند که نمی‌توانند موضع دقیقی را برای شما تعیین کنند.
چطور می‌توان این جمله‌ها را دقیقا اندازه‌گیری کرد؟
بهتر است چنین اهدافی به اهداف کوچکتر، فرایند محورتر و دست‌یافتنی‌تر تقسیم شوند.
اثربخشی اهداف فرآیند گرا
برخلاف اهداف نتیجه‌محور، اهداف فرآیند محور می‌توانند به شما کمک کنند تا برنامه معاملاتی خود را دنبال کنید.
ایجاد اهدافی که هم راستا با برنامه معاملاتی شما باشد میتواند باعث تمرکز بر جزییاتی شود که زمینه پیشرفت شما در معاملات فارکس را فراهم آورد.
یکی از راه‌های انجام آن، این است که فرآیند را با عبارات «اگر، آنگاه…» دنبال کنید – «اگر این (اتفاق) بیفتد، آنگاه من این کار را انجام خواهم داد».
به عنوان مثال، اگر جفت ارز EUR/USD به سطح مشخصی از قیمت پولبک کند و سیگنال معکوس روند را صادر کند، آنگاه وارد پوزیشن لانگ می‌شوم.
بسته به سبک معاملاتی شما محدوده معاملاتی تان نیز تعیین می‌شود، اما نکته این است که باید با توجه به برنامه معاملاتی خود در بازار پیش بروید.
اگر معاملات را براساس قوانین انجام دهید و در انتها سود یا ضرر در معامله را تجربه کنید آنگاه توانسته‌اید در معاملات خود موفق عمل کنید.
اگر معامله‌گری هستید که می‌توانید با استفاده از قوانین مدیریت ریسک معاملات خود را انجام دهید، می‌توانید در دراز مدت به سود خوبی برسید.
نباید در ذهن خود معامله‌ای که بتواند برای شما سودآور باشد را به معامله خوب و معامله همراه با ضرر را به معامله بد دسته‌بندی کنید.
شما می توانید یک معامله خوب انجام دهید و باز هم ضرر کنید و یک معامله را بد انجام دهید و کسب سود کنید.
توجه داشته باشید، عملکرد ضعیفی که باعث کسب نتیجه مثبت شود میتواند باعث تقویت نکات منفی شما می‌شود.
یک نتیجه مثبت نیز میتواند جنبه‌‌های خوب معاملاتی شما را تقویت کنند.
شما باید با تمرکز روی نتایج مثبت، معاملات خود را انجام دهید.
دنبال کردن هدف و میزان پیشرفت
ردیابی هدف و برآورد میزان پیشرفت تان برای اطمینان پیدا کردن از کارایی استراتژی و مسئولانه رفتار کردن شما، فاکتوری کلیدی است.
یکی از راه‌های مناسب برای اطمینان از اینکه مطابق با برنامه خود معامله می‌کنید یا نه، استفاده کردن از چک لیست و ژورنال معاملاتی است.
در این صورت می‌توانید علاوه بر شناخت نقاط قدرت، از نقاط ضعف خود در معاملات نیز آگاه شوید و نسبت به اصلاح آنها اقدام کنید.
حوزه‌هایی که باید روی آنها کار کنید می‌توانند به اهداف جدیدی تبدیل شوند.
به عنوان مثال، ممکن است شما به علت تعیین نادرست حجم پوزیشن خود در پایبندی به استاپ لاس یا تعیین هدف مشکل داشته باشید.
در این شرایط می‌توانید تنها با استفاده از کاهش ریسک به ازای هر معامله، از تصمیم‌گیری براساس احساسات دوری کنید.
یکی از روش‌ها این است که برای هر معامله یک کارت امتیاز و برای هر وجه از معامله امتیازی مشخص را در نظر بگیرید.
در انتها می‌توانید با بررسی مجموع امتیازات میزان پایبندی خود را به برنامه معاملاتی تان بررسی کنید.
با استفاده از این روش می‌توانید به نقاط ضعف خود پی ببرید و نسبت به اصلاح آنها قدم بردارید.
با تاکید بر اهدافی که به درستی تعیین می‌شوند می‌توانید در بهترین حالت، خود را برای دست‌یابی به سود بلند مدت آماده کنید.
توجه داشته باشید که بدون تعیین ساختار و هدفی مناسب،حتی موفقیت‌های کوتاه مدت شما نیز در بازار فارکس پایدار نخواهند بود.
در پایان باید بگوییم که اهداف فرایند محور، مؤثرتر از اهداف نتیجه‌محور هستند.
تعیین چنین اهدافی ذهن شما را در وضعیتی قرار می‌دهد تا بتوانید از توانایی‌های خود بهترین استفاده را داشته باشید.
تعیین یک هدف پولی تنها به شما فشار می‌آورد که اغلب اوقات معامله کنید یا معاملات بدون فکری را انجام دهید.
برجسته کردن فرآیند بر نتیجه، بهترین شانس را برای موفقیت مالی در دراز مدت به شما می‌دهد.
یک برنامه معاملاتی خوب باید موارد زیر را پوشش دهد:
- نحوه ورود و خروج از معاملات
- نحوه مدیریت پول و سرمایه
- تعیین بازارهای مورد نظر
- پارامترهای ریسک و مدیریت ریسک
همیشه ساده‌سازی کنید.
به عنوان مثال انتخاب اندیکاتورهای معاملاتی موثر به جای تلاش برای استفاده از تمامی اندیکاتورهای موجود میتواند نتایج بهتری برای شما داشته باشد.
ساده‌سازی یک آنالیز تکنیکال میتواند بسیاری از حواشی را حذف کند و شما را به معامله‌گر بهتری تبدیل کند.
با تعیین هدف معاملاتی و یک استراتژی پایدار می‌توانید نسبت به راه خود با اطمینان بیشتری پیش بروید.
