پرایس اکشن در دنیای معاملات فارکس مفهوم سادهای دارد.
در نمودارهای پرایس اکشن میتوانید تنها با استفاده از چند اصول ساده از بسیاری از خطاهای رایج اجتناب کنید و در مسیر معاملاتی خود به درستی پیش بروید.
ساختار نمودار در مقابل کندل استیک
ابتدا باید پرایس اکشن و اطلاعاتی که از آن بدست میآید را درک کنید.
ساختار نمودار از تعداد زیادی کندل استیک یا میلههای قیمتی تشکیل شدهاند و الگوهای خاصی را تشکیل میدهند.
از سوی دیگر، معاملهگرانی که بر اساس این کندلها معامله میکنند تنها تعداد محدودی از آنها را (حدود 3 کندل) در یک زمان تحت نظر میگیرند.
درک شکل کندلها و ارتباط بین آنها بسیار مهم است.
یک کندل استیک اینساید بار از یک کندل بزرگتر و به دنبال آن یک کندل کوچکتر در محدوده کندل استیک قبلی تشکیل شده است.
با این حال، چنین الگوی اینساید باری در بازه زمانی روزانه مانند یک مثلث یا وج در بازه زمانی کوتاه تشکیل میشود.
بنابراین، میتوان گفت که ساختار کندل استیک و نمودارها یکسان است اما به صورت متفاوت دیده میشوند.
پرایس اکشن پیشبینی نمیکند
قیمتها، داستان پیشروی روند را بازگو میکنند.
معامله گران فارکس که بر اساس اندیکاتورها معامله میکنند، دائماً به دنبال اندیکاتورهای معاملاتی «پیشرو» هستند تا بتوانند اتفاقات بعدی را تحلیل کنند.
این در حالیست که معاملهگران پرایس اکشن رویکرد متفاوتی را دنبال میکنند.
معامله گران پرایس اکشن سعی نمیکنند با استفاده از اطلاعات بدست آمده از نمودار، اتفاقات بعدی را تحلیل کنند.
آنها از اطلاعات پرایس اکشن برای خواندن احساسات بازار با استفاده از نمودارها استفاده میکنند زیرا رفتار معاملات فارکس در پرایس اکشن منعکس میشود.
به عنوان مثال، یک پین بار (چکش) نشان میدهد که معامله گران تلاش کردهاند قیمت را بالاتر ببرند اما سپس معامله گران نزولی دیگر وارد شدند و دوباره قیمت را پایین آوردند.
همچنین، زمانی که کندل جدید، کندل قبلی را کاملاً پوشش دهد، نشان دهنده قدرت بالای روند تشکیل شده است.
در نهایت، یک ساختار دابل تاپ به شما میگوید که معاملهگران، قیمت را دو بار به سطح خاصی منتقل کردند اما نتوانستند خریداران کافی برای شکستن سطح را پیدا کنند.
بنابراین، نه تنها باید به دنبال الگوها یا شکلگیریهای خاصی در نمودار خود باشید، بلکه باید آنها را در ساختار و چارچوب خاصی قرار دهید.
به اینموضوع توجه کنید که پرایس اکشن درباره رفتار بازار یا معاملهگرانی که در بازارها حرکت میکنند اطلاعات زیادی در اختیار شما قرار میدهد.
الگوهای آشکار و سودآوری آنها
هر زمان که خود را در کنار اکثریت دیدید، زمان مکث و تأمل فرا رسیده است.»
– مارک تواین
این جمله را باید به عنوان یک نصیحت بزرگ همیشه به یاد داشته باشد.
یکی از دلایلی که معاملهگران اغلب در درک پرایس اکشن با مشکل مواجه میشوند این است که تصور میکنند پیروی از این مطالب آنها را قربانی معاملهگران باتجربه میکند.
معامله گران باتجربه همیشه میدانند که یک معاملهگر تازهوارد فارکس معمولا در چه سطحی وارد یک معامله میشود و در کجا توقف میکند.
به این مثال دقت کنید:
هر زمان که یک کندل استیک پین بار واضح را میبینید، باید بدانید که معاملهگران در برک یک پین بار وارد می شوند و استاپهای خود را در سمت دیگر قرار میدهند.
هنگامی که یک دابل تاپ میبینید، به این موضوع دقت کنید که معاملهگران معمولاً درست در سطح آن وارد میشوند و استاپ خود را در سمت دیگر سطح مقاومت قرار میدهند.
در الگوی سر و شانه، معاملهگران در یک پول بک وارد خط گردن میشوند و استاپ خود را درست بالای خط گردن قرار میدهند.
اگر شما یک معاملهگر پرایس اکشن هستید، مطمئنا متوجه میشوید که درباره چه موضوعی حرف میزنیم.
دفعه بعد که یک الگوی بسیار واضح را در نمودار خود مشاهده کردید، به این فکر کنید که یک معامله گر در سطح متوسط سفارشات خود را کجا ثبت میکند.
پس از آن واکنش قیمت را بررسی کنید.
الگوهای قیمتی
تا اینجا به چند نکته مهم درباره چگونگی تفسیر موثرتر شکلگیریها و الگوهای قیمت اشاره کردهایم.
به شما توصیه میکنیم تنها به شکل ظاهری الگوها و دنبال کردن پرایس اکشن در قالب یک ساختار توجه نکنید.
درک رفتار واقعی پرایس اکشن میتواند تا حد زیادی کیفیت معاملات شما را افزایش دهد.
زمانی که بتوانید داینامیک بازارها را به درستی درک کنید میتوانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.
وقتی نوبت به درک ساختار قیمتها میرسد، 3 اصل وجود دارد که به شما کمک میکند هر حرکت قیمت را در نمودار خود درک کنید:
توالی اوج و فرودها
نحوه شکل گیری اوج و فرود در نمودارهای شما پر کاربردترین مفهوم در پرایس اکشن و شکل گیری قیمت است.
به یاد داشته باشید که قدرت یک روند سالم با اوجهای بالاتر یا فرودهای پایینتر تعریف میشود و شکست روند با اوج های پایینتر و فرودهای بالاتر نشان داده میشود.
بنابراین، یک دابل تاپ، دو اوج را در یک سطح نشان میدهد که در آن دومین high نتوانسته است اوج قبلی را بشکند.
این موضوع نشان دهنده عدم قدرت کافی روند برای ادامه دادن است.
الگوی سر و شانه نشان دهنده 2 اوج بالاتر، به دنبال آن یک اوج پایینتر و در نهایت یک فرود پایینتر است.
در واقع، این الگو یک الگوی معکوس است که بوسیله توالی اوج و فرودها مشخص میشود.
اوج و فرودها به شما کمک میکند تا تغییرات قیمت و ساختار تشکیل شده را به درستی درک کنید.
قدرت یک حرکت
نحوه شکل گیری کندلها عامل مهم دیگری برای درک داینامیک قیمت است.
آیا کندلها کوچک هستند و طول میکشد تا روند به سمت بالاتر حرکت کند یا کندلها بزرگ هستند و قیمت تنها با چند کندل میتواند تغییر کند؟
اندازه کندلها، در رابطه با قیمت قبلی، یک نکته مهم است.
در این مبحث، فیتیله مفهوم مهم دیگری است که باید به آن توجه کنید.
آیا میتوانید فتیلههای زیادی را در دو طرف ببینید یا کندلها عمدتاً از بدنه تشکیل شده اند؟
فتیلههای از دست رفته و کندلهای بزرگ معمولاً نشان دهنده قدرت بیشتر قیمت هستند.
از سوی دیگر، کندلهایی با فتیلههای بلند و اندازههای کوچک، بلاتکلیفی و نوسانات بیشتری را نشان میدهند.
انقباض نوسانات
این موضوع با نکته قبلی مرتبط است.
کندلهایی که از نظر اندازه کوچکتر میشوند، انقباض در نوسانات را نشان میدهند.
این الگو در انواع ساختار قیمتها مانند وجها، مثلثها یا پرچمهای سه گوش استفاده میشود.
انقباض و باریک شدن نوسانات در نهایت منجر به شکست میشود.
یک انقباض نشان دهنده عدم تصمیم گیری در مورد وضعیت فعلی یا تحلیل حرکت قیمت در آینده است.